چکیده:
فهم شرائط امروز هر جامعهای بدون درک تحولات گذشته تاریخی آن به سادگی ممکن نیست در مورد تحولات تاریخی ایران و به عبارت دقیقتر تحولات تاریخ اجتماعی ایران نیز نظریات زیادی وجود دارد.که هریک از منظری خاص به تحولات تاریخ اجتماعی ایران پرداخته و سعی در توضیح این تحولات داشتهاند.این مقاله در نظر دارد ضمن اشاره کوتاهی به اهم این نظریات و اشاره به بعضی محدودیتهای آنها،اعتبار نظریه ادواری ابن خلدون در مورد تحولات اجتماعی را که وی در حدود ششصد سال پیش در کتاب "العبر....."(که بخشی از آن در فارسی معروف به مقدمه میباشد)ارائه میکند،در مورد تحولات تاریخی ایران و براساس شواهد تاریخی،ارزیابی کند.به نظر نویسنده مقاله،نظریه ابن خلدون ضمن برابری با نظریات امروزی کسانی مانند همایون کاتوزیان و احمد اشرف و برخورداری از اصالت و دقت فوق العاده و با برخی جرح و تعدیلها الگوی نظری قابل قبولی را برای تبیین تحولات تاریخ اجتماعی ایران و مخصوصا برای دوره بعد از اسلام و بهطور مشخص دوره تاریخی موردنظر در این مقاله یعنی دوره تاریخی(طاهریان تا صفویان)که جامعه ایران دائم دستخوش تحولات و درگیریهای اقوام و قبائل مختلف و عمدتا غیر ایرانی بوده است که به لحاظ همین ناپایداری کاتوزیان آنرا جامعه کلنگی مینامد،ارائه نماید.به نظر نویسنده مقاله شناخت این تحولات میتواند به درک بهتر شرائط امروز نیز کمک کند.
خلاصه ماشینی:
"گستردگی سرزمین ایران و همسایگی آن با قبائل و قدرتهای مختلف به هیچیک از این سلسلهها اجازه نمیداد که بتوانند به تعبیر ابن خلدون عصبیتی قدرتمند و یک پارچه بوجود آورند و برای مدتی طولانی حاکمیتی پایدار بوجود آورند(بجز در دوره صفویان که منجر به ایجاد یک هویت یکپارچه و وحدت ملی برای ایرانیان گردید و پایداری نسبتا طولانی را نیز داشت از 8411-409 یعنی نزدیک به 052 سال) اما در مورد سایر سلسلههای با منشاء ایرانی نیز که در ایران قدرت را به دست گرفتهاند اگر از دورههای همزمانی آنها صرفنظر کنیم معمولا عمری کمتر از صد سال داشتهاند یا همان حدودا سه نسلی که ابن خلدون اشاره میکند کمااینکه در فاصله آغاز سلسله طاهریان 702 هجری قمری(سالی که طاهر نام مأمون را از خطبه انداخت (آشتیانی 3631 ص 873)تا سال 709 یعنی سال جلوس شاه عباس در تبریز(آشتیانی ص 748) یعنی در عرض حدود مدت 007 سال سلسلههای 1-طاهریان 2-آل بویه 3-صفاریان 4-سامانیان 5-غزنویان 6-سلجوقیان 7-خوارزمشاهیان 8-مغولها 9-تیموریان 01- ترکمانان آق قویونلو و قراقویونلو در بخشهائی از سرزمین ایران حکمرانی کردهاند که از این میان سلسلههای غزنویان سلجوقیان خوارزمشاهیان مغولها و تیموریان و ترکمانان منشاء غیر ایرانی داشته و از ایلات و بیابانگردان مناطق مختلفی بودهاند که بعضی به عنوان موالی در دربار خلفا ارج و قرب یافته و بعضی با ایجاد عصبیتهای قوی همزمان با ضعف یک دولت محلی و با امید دستیابی به غنائم زندگی شهری و یا به عنوان جهاد با کفار به سرزمینهای مجاور حمله برده و غنائم زیادی را نیز به دست آورده و حاکمیت خود را گسترش بخشیدهاند(سلطان محمود غزنوی و غزوات وی در هند)."