چکیده:
اشعار مدحی و ستایشآمیز،بخش مهمی از ادبیات منظوم فارسی را به خود اختصاص میدهد.این بخش از ادبیات،نهتنها فاقد ارزش نیست که از جهات مختلف بسیار دارای اهمیت است و میتواند به عنوان اسناد مهم فرهنگی و تاریخی برای مطالعات جامعهشناختی و پژوهشهای تاریخی مورد استفاده قرار گیرد. اگر تمام مدایج تاریخ ادب فارسی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرند و تمام صفاتی که به ممدوحان مختلف نسبت داده شده است استخراج و طبقهبندی و تحلیل شوند بسیار اطلاعات ذی قیمتی به دست میآید.در این مقاله سعی شده با توجه به مدایح مسیح کاشانی و کتابهای معتبر و مستند تاریخ صفوی،ویژگیهای شخصیتی شاه عباس و شاید تناقضهای شخصیتی او،بیان شده ارزشهای اجتماعی،تاریخی و سیاسی مدایح مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد.و البته باید متذکر شد که آنچه از ظاهر مدیحهها درباره حاکمان و حکومتها و اوضاع سیاسی،اجتماعی و اقتصادی عاید انسان میشود،مدینه فاضلهای است که همه حکما و صلحا برای انسانها به تصویر کشیدهاند. این مقاله،تلاشی است تا نشان دهد با کنار هم نهادن دروغها،تملقها و چاپلوسیهای شاعران مداح و تاریخنگاران درباری میتوان به بسیاری از حقایق پنهان جوامع و زوایای پوشیدهی حکومتها پی برد.
خلاصه ماشینی:
"با مطالعه این کتب و دیدن رفتارهای متضاد،این سوال مطرح میشود:آیا این تناقض درونی و رفتاری شاه عباس،از مدایح مسیح کاشانی هم استنباط میشود؟ نگاهی گذرا به نمودارها نشان میدهد مسیح فقط یکجا به دل سخت و سنگ شاه عباس اشاره کرده است: چون با دل سختت جدل آ ریم به افسون الماس به کف سنگ تراشیم چو آذر (بیت 5661) نگاه مسیح و تحلیل و برداشت او از صفات منفی شخصیت شاه عباس،جنبهی مثبت داشته است اگر شاه عباس چهرهای خشن و شمشیر زن و خونریز داشته،مسیح آنها را مثبت تلقی کرده و در مسیر حق تفسیر کرده است و اگر دشمنان و مخالفان خویش را میکشته به حضرت موسی مانندش کرده: دشمنان را عمر کاهد دوستان را جان دمد معجز موسی و عیسی هردو دارد از قضا (بیت 101) بههرحال روساخت ستایشها و مدایح،چهرهی مثبت،قابل قبول و قابل ستایش از شاه عباس ارائه کرده است ولی با دقت در ژرف ساخت توصیفات و با شکستن ساخت و فرم آنها متوجه پارادوکس شخصیت او میشویم مسیح یکبار او را مانند عیسی،مهربان و حیاتبخش و دوستداشتنی بار دیگر غضبناک و شمشیرزن و خونریز توصیف میکند و معتقد است با جاری شدن آب تیغ او در عروق ملک؛مملکت سامان یافته است.
لازم به ذکر است که بعضی از توصیفات در اشعار مسیح وجود دارد که تقسیم آنها به خشن و لطیف ممکن نیست یا بسیار دشوار است زیرا تصاویر و توصیفات شاعرانه دربارهی ممدوح هم به شخصیت شاه عباس مربوط میشود هم به وضعیت جسمی و ظاهری او،به همین علت،آنچه مربوط به شخصیت او میشده است به دو بعد خشن و لطیف تقسیم شده و ابیاتی که به غیر از ویژگیهای شخصیتی ممدوح مثلا به جایگاه یا اندیشه یا جسمم او پرداخته مانند ابیات زیر،قابل بررسی از این نظر نبودهاند..."