چکیده:
فرآیند آمایش سرزمین،تمهیدی است برای بهرهبرداری بهینه از سرزمین با در نظر گرفتن اصل حفاظت اکولوژیکی،در این پژوهش،آمایش سرزمین شش واحد هیدرولوژیک حوزههای جنگلی ارسباران(مساحت 296690 هکتار)واقع در استان آذربایجان شرقی به منظور تداوم استفاده بهینه از توان سرزمین در جهت بهبود شرایط زندگی و حفظ محیط زیست انجام گرفت. در گام نخست شناسایی منابع اکولوژیکی و اقتصادی اجتماعی منجر به تهیه نقشههای منابع در مقیاس 50000:1 گردید و با تجزیه و تحلیل و جمعبندی دادهها به شیوه سیستمی نقشه یگانهای زیست محیطی با 3556 اکوسیستم خرد حاصل گردید.از مقایسه ویژگیهای این یگانها با مدلهای اکولوژیکی ویژه، توان اکولوژیکی واحدهای هیدرولوژیک برای کاربردهای کشاورزی،مرتعداری،جنگلداری،حفاظت و اکوتوریسم مشخص گردید و با تطابق دادههای اقتصادی و اجتماعی و توان اکولوژیکی واحدها،اولویت بندی و ساماندهی کاربریها به شیوه کیفی-قیاسی انجام گرفت.در نهایت نقشه آمایش سرزمین واحدهای هیدرولوژیک ششگانه به منزله موزائیکی از واحدهای همگن برنامهریزی و مدیریت تهیه گردید. تعیین مساحت اراضی واجد توان برای کاربریهای فوق نشان میدهد که در منطقه مورد مطالعه:5/38 درصد به فاریاب،1/32 درصد به کشت دیم،17/43 درصد به مرتعداری،15/17 درصد به جنگلداری حمایتی،2/13 درصد به جنگلکاری،28/47 درصد به اکوتوریسم گسترده،0/01 درصد به اکوتوریسم متمرکز و 30/09 درصد به حفاظت اختصاص یافته است.
خلاصه ماشینی:
"چکیده: فرآیند آمایش سرزمین،تمهیدی است برای بهرهبرداری بهینه از سرزمین با در نظر گرفتن اصل حفاظت اکولوژیکی،در این پژوهش،آمایش سرزمین شش واحد هیدرولوژیک حوزههای جنگلی ارسباران(مساحت 096692 هکتار)واقع در استان آذربایجان شرقی به منظور تداوم استفاده بهینه از توان سرزمین در جهت بهبود شرایط زندگی و حفظ محیط زیست انجام گرفت.
فرآیند شناسایی منجر به پیدایش نقشههای مختلف گردید و با توجه به گستردگی دامنه تغییرات هریک از منابع،نقشهها جهت انجام فرآیند تجزیه و تحلیل و جمعبندی آماده شدند که در این امر تأمین مدلهای اکولوژیکی که تابعی از کاربریهای قابل انتظار و شرایط طبیعی منطقه است مد نظر قرار گرفت.
در مجموع کوهستانی بودن منطقه یکی از مهمترین عوامل توسعهنیافتگی،پراکندگی روستاها و کمبود اراضی زراعی به شمار رفته و این امر سبب گردیده است تا ساکنین منطقه همواره با بهرهبرداری نامناسب از سرزمین (خصوصا اراضی جنگلی و مرتعی)به همراه تخریب بیشتر اکوسیستمهای طبیعی منطقه،در جهت کاهش فقر موجود تلاش کنند.
پایین بودن میانگین مینیمم سالیانه (حدود C @4)و وجود دمای زیر صفر در ماه آذر و فصل زمستان به همراه طولانی بودن دوره سرما و یخبندان باعث شده است تا طول دوره رویش گیاهی در منطقه کاهش یابد که این امر یکی از مهمترین دلایل کاهش میزان زیستتوده در اکوسیستمهای جنگلی و مرتعی میباشد.
از جمله عواقب کاهش اراضی مرتعی پس از اجرای طرح آمایش سرزمین، میتوان به حذف و کاهش مشاغل مرتبط با فعالیتهای دامداری، کاهش تعداد دامهای مستقر در منطقه و در نهایت کاهش میزان درآمد حاصل از دامداری اشاره کرد که از سوی دیگر افزایش بهره برداری از مراتع واجد توان(پس از آمایش منطقه)جهت جبران نقایص فوق به دور از انتظار نخواهد بود."