خلاصه ماشینی:
"از جمله علامتهای توصیفات معرفه در زبان عربی«ال»تعریف است و از نشانههای توصیف نکره- هستند که هرچند به لحاظ دستوری ممکن است در محل موضوع جمله قرار گیرند،اما قضیهء تعبیر شده با جملهء ادا شدهء مشتمل بر آنها،دربارهء شخص یا شیئی خاص و معین نیست(که در واقع به وصف موضوع و محمول متصف میشود).
تنها در صورت اشارهء ناکام محض،یعنی در هنگامی که اصلا هیچ شخص یا شیئی به عنوان مشار الیه وجود نداشته باشد که قضیه دربارهء آن باشد،میتواند گفت که توسط ادای جملهء مشتمل بر توصیف کاربرد اشارهای قضیهای صادق(یا کاذب)تعبیر نشده است(همان:242؛همو،«سخن گفتن از هیچ»؛12-02).
به عبارت دقیقتر،هنگامی که متکلم با ادای جملهء اخباری مشتمل بر اسم خاص یا توصیف معرفه(دارای مشار الیه)،نظیر(آقای)«محمد خاتمی رئیس جمهور ایران است»،دربارهء شیء یا شخص مشار الیه گفتگو کند قضیهای(شخصیه) تعبیر میشود که همارز و معادل با قضیهای de re است که توسط جملهء حاوی فعل (عامل)گرایش قضیهای de re مشتمل بر آن اسم خاص یا توصیف معرفه،نظیر«دربارهء (آقای)محمد خاتمی،او اعتقاد دارد که وی رئیس جمهور ایران است»،تعبیر میشود.
اما هنگامی که متکلم با ادای جملهء اخباری مشتمل بر اسم خاص یا توصیف معرفه دربارهء شیء یا شخصی معین گفتگو نکند(نه دربارهء شیء یا شخص معین معین گفتگو کند)، مانند«پادشاه ایران عاقل است»،در این هنگام قضیهای کلیه تعبیر میشود که معادل(هم ارز)با قضیهای de dicto است که در جملهء حاوی فعل(عامل)گرایش قضیهای de dicto مشتمل بر آن اسم یا توصیف،نظیر«او اعتقاد دارد که پادشاه ایران عاقل است»، تعبیر میشود."