خلاصه ماشینی:
"و گو آنکه نگارنده خود امید به انجام آن دارد اما انتظار وی آنستکه دانشجویان دورههای عالی کتابداری برای پایاننامههای خود در یک یا چند از این فروض به پژوهش وسیع علمی بپردازند.
از خود بپرسیم:چرا محیط آموزشی آنانرا پذیرا نیست؟ نظام ارباب و رعیتی آموزشی استعدادها را در قالبهای معین میریزد و ساخته و پرداخته تحویل میدهد،یعنی درست در جهت مخالف علم کتابداری گام برمیدارد که کوشا است تا باسوادان اجتماع را با نظریات و عقاید گوناگون،در همهء رشتهها،آشنا کند،کنجکاوی آنها را برانگیزد،جوانان را در برابر شک علمی قرار دهد و از اینراه دانش کل جامعه را ارتقاء بخشد.
در محیطی که هنوز سخن از کمی کتاب است کتابداری چگونه میتواند پیش برود؟ برای جبران این کمبود ناگزیر رو بسیل کتابهای اروپائی و امریکائی آورده میشود.
در کتاب- خانههای دانشگاهی ما،بخاطر ضعف زبان-که خود ناشی از شیوهء آموزشی است-اینگونه کتابها بیشتر دستنخورده میمانند و یا اگر خوانده شوند با زحمت است و اکراه و مطالب آنها برای خواننده گنگ و نامفهوم.
چشم از حروف چاپ شده،از کتاب،بدور مانده و ذهن به سوئی دیگر متوجه شده است این درست که علم کتابداری،جز کتاب با وسائل دیگری که امروزه تعداد آنها از پنجاه بیشتر است سروکار دارد.
اما عملا در تربیت کدام گروه کوشیدهایم و چرا؟ آیا کتابداری غرب الگوی کار ما نبوده است؟ تحریکیکطرفهء جامعه تحولات اقتصادی قرن اخیر ایران،در گروههای اجتماعی، از نظر طبقهای و جغرافیائی تحرکی بوجود آورده که اولی تصاعدی است و دومی گرایش مرکزی دارد."