چکیده:
روش تفسیر روایی در کنار روش های دیگر مانند تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر عقلی و اجتهادی، از شیوه های کهن و معتبر تفسیر و تبیین مفاهیم قرآن است و بسیاری از مفسران شیعه و اهل سنت روایات تفسیری را گاه به عنوان تنها دلیل و منبع و بیشتر در کنار دیگر دلایل مورد استفاده قرار داده اند؛ با این تفاوت که گروهی با اعتماد بیش از حد به منابع و جوامع روایی و بدون هیچ نقد و تحلیلی در مورد اسناد و متون آنها، بدان استدلال کرده اند، گروهی با وسواس بیش از حد بسیاری از روایات معتبر و قابل اعتماد را از چرخه تفسیر خارج ساخته اند و گروه سوم با نگاهی عالمانه، به نقد و تحلیل اسناد و به ویژه متون آنها پرداخته، روایات جعلی و ساختگی را شناسایی و جدا ساخته اند و به تبیین دلالت احادیث صحیح تفسیری در شرح مفاهیم قرآنی پرداخته اند.
این مقاله با بررسی تفاسیر معتبر شیعه و با تاکید بر تفسیر المیزان درپی اثبات این مدعاست که مفسران گران قدر مکتب اهل بیت علیهم السلام در بهره گرفتن از روایات در تفسیر، بیشتر طریق عالمانه و اعتدالی را پیموده اند.
خلاصه ماشینی:
"(همان:351/10) بر همین مبنا علامه طباطبایی زمانی بر سنت اعتماد میکند که مفید قطع و یقین باشد،اما«اخبار موثوق الصدور و غیر محفوف به قراین مفید علم»را فقط در احکام عملی قابلاستناد میداند،ولی در تفسیر از اینگونه روایات،اگر موافق قرآن باشند،برای تأیید معانیمستنبط از آیات بهره میگیرد وگرنه آنها را رد مینماید و احادیث حاکی از عرض اخبار برقرآن کریم بر این روش تأکید میکنند.
علامه همچنین در نقد و رد حدیث«حر جهنم علی امتی مثل الحمام»(اللالبانی،1990:183) که ابو هریره به پیامبر صلی الله علیه و اله نسبت داده است و دلالت دارد که آتش جهنم آزاری به مسلماناننمیرساند،مینویسد: این حدیث محکوم به وضع و جعل و نیز مخالف کتاب و سنت است.
(همان:134/11) ایشان در تفسیر آیه{/«و لقد همت به و هم بها لولا أن رأی برهان ربه»/}(یوسف24/)،مینویسد: معنای این آیه نزد برخی مفسران این است که زلیخا میل به فحشا نمود ویوسف علیه السلام نیز چنین قصدی داشت و اگر برهان پروردگارش را نمیدید،آن راانجام میداد!ولی اینان که اینگونه اخبار اسرائیلی و جعلی را نقل میکنند،همانگونه که جد ابراهیم علیه السلام را نیز در مورد ساره متهم میسازند،از تهمتزدن به یوسف علیه السلام نیز ابائی ندارند و اگر کوچکترین لغزشی از یوسف علیه السلام سر&%00508STMG005G% میزد،قرآن خود به آن اشاره مینمود و توبه و استغفارش را بیان میکرد،در حالیکه او را ستوده و مخلص نامیده است!(طباطبایی،1361:132/11) ایشان داستان مار و طاووس را-که بنابر بعضی اخبار شیطان را در اغوای آدم و حوایاری کردند-غیر معتبر دانسته و از اخبار وارد شده و برگرفته از تورات میداند."