چکیده:
بسیاری از صاحب نظران جامعه شناسی بر این نظرند که طبقه متوسط جدید در جنبش های اجتماعی جدید نقش بسیار مهمی از جهت فکری، برنامه ریزی، سازمان دهی و رهبری داشته است. از دهه 1970 به این سو، به دلیل تحولات و نوسازی در ساختارهای ارتباطی، اقتصادی، آموزشی و مانند آن، طبقه متوسط جدید در عربستان از رشد و گسترش کمی مناسبی برخوردار بوده است. فرضیه اصلی در این نوشته آن است که از نیمه دوم دهه 1980 به ویژه از دهه 1990 به این سو، این طبقه، حکومت سعودی را با چالش ها و انتقادات سیاسی و اجتماعی مهمی روبه رو کرده است، این چالش ها از یک سو به گسترش آگاهی سیاسی و اجتماعی مردم نسبت به حکومت، ناکارآمدی ها و فساد آن و از سوی دیگر، به پاره ای اصلاحات سیاسی هرچند محدود، منجر شده اند. با وجودی که اعضا و گروه های متعلق به این طبقه در عربستان یک پارچه نیستند، در مورد ضرورت اصلاحات سیاسی، ایجاد نهادهای دموکراتیک، مبارزه جدی با فساد، استقلال قوه قضائیه، تفکیک قوا و مانند آن هم عقیده اند. در این مقاله، مهم ترین چالش های سیاسی حکومت سعودی از ناحیه طبقه متوسط جدید، اصلاحات محدود سیاسی انجام شده و دلایل محدود بودن اصلاحات توضیح داده می شوند.
Almost all sociologists agree that the new middle class has played a significant role in the new social movements in terms of ideology، planning، organizing and leadership. Since the 1970s onwards، the new middle class in Saudi Arabia has grown significantly because of certain developments and modernization in communicative، economic and educational structures and alike. The main hypothesis of this writing is that since the second half of the 1980s، particularly since the 1990s onwards، this class has posed serious challenges to and sociopolitical criticisms of the Saudi government. These challenges have led، on the one hand، to the expanded political and social consciousness among people of the government's inefficiency and corruption and on the other hand to a number of political، though limited، reforms. Despite the members of groups belonging to this class in Saudi Arabia are not uniform، they share the belief in the necessity of conducting political reforms، establishing democratic institutions، serious battle against corruption، autonomy of the judiciary and separation of powers. In this paper، the main political challenges to the Saudi government on part of the new middle class، the limited political reforms that have been conducted and briefly the reasons for the limited nature of reforms are explained.
خلاصه ماشینی:
"با اینکه سختگیریها تا حد قابل توجهی ادامه یافت،اما حکومت سعودی برای آرام کردنمنتقدان و اصلاحطلبان طبقه متوسط جدید سعی کرد یک سری نهادهای دموکراتیک دیگر وعاری از محتوای واقعی را تأسیس کند؛در این ارتباط میتوان به تأسیس شورای دولتی وتأسیس کمیته حقوق بشر در مجلس مشورتی در سپتامبر 2005 اشاره کرد.
نظام سیاسی محافظهکار و اقتدارگرای سنتی عربستان در گذشته چندان با چالشهایسیاسی جدی مواجه نبوده،ولی از نیمه د وم دهه 1980 به بعد،به دلایلی به چالشهای جدیمواجه بوده است که عبارتند از:وقوع انقلاب اسلامی ایران و خیزش اعتراضات اقلیت شیعیان،رشد کمی و کیفی طبقه متوسط جدید به دلیل گسترش نوسازی ساختارهای نوین آموزشی،ارتباطی و مانند آن،ورود امواج جهانی شدن و انقلاب ارتباطات و اطلاعات به عربستان پس ازدهه 1990،گسترش آگاهیهای سیاسی و اجتماعی،گسترش فعالان سیاسی-اجتماعی وافشای نشانگان خلافکاری و عدم سلامت حکومت مانند:گسترش فساد،نقض آزادیهایسیاسی و حقوق بشر،سرکوب،عدم شفافیت قابل توجه در تصمیمها و کنشهای حکومت،تبعیضها،تداوم انحصار حکومت در خاندان سعودی و مانند آن.
2. گرچه در چند دهه اخیر،به تاثیر تغییر و تحولات ساختاری و فرایند نوسازی شاهد رشدکمی و کیفی طبقه متوسط جدید بودهایم و این طبقه به شکل قابل توجهی درخشیده است،با وجود این،به دلیل ریشهدار بودن بافت سنتی و قبیلهای و عدم همکاری بدنه اجتماعییادشده با بدنه روشنفکری،این طبقه از پشتوانه جدی و کمی و کیفی افکار عمومی تودههابرای مبارزه با حکومت و به جامه عمل پوشاندن کامل خواستههای اصلاحطلبانه،چندانبرخوردار نبوده است."