خلاصه ماشینی:
"در مجموع یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیل مصاحبههای انجام شده نشان میدهد آنان عواملیچون بیاحتیاطی زنان،نوع فعالیتهای روزمره،نوع رفتار و پوشش،خشونت در حوزه خصوصی وعمومی،نابسامانی خانوادگی و ضعف در جامعهپذیری،ناکارآمدی و نبود قوانین حمایتی و اجتماعی،عدمآموزش روشهای دفاع از خود،درهمریختگی فضای شهری،وجود مکانهای جرمخیز و مخفی نظیرزیرگذرها و معابر تاریک،وجود نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی نظیر بیکاری و فقر را در کنارویژگیهای زیستی و فیزیولوژیکی،از جمله مهمترین دلایل بزهدیدگی زنان به حساب میآورند که درذیل به تفضیل توضیح داده خواهد شد.
همچنین بر اساس مصاحبههای انجام شده،نوع رفتار و کنش اجتماعی زنان نظیر:پوشش و سهلانگاری و بیاحتیاطی بعضی زنان زمینههای«جلب توجه»و«وسوسه»مجرمان را برانگیخته و آنان رانسبت به اعمال مجرمانه«ترغیب»نموده و«فرصت»بزهکاری را فراهم مینماید که این مسئله معمولادر کنار عدم جامعهپذیری مناسب و آموزش فرزندان در برقراری ارتباطات اجتماعی و نحوه حضور درجامعه و زندگی در شرایط نامساعد خانوادگی و به دنبال آن عدم نظارت و کنترل خانواده،زمینه افزایشنرخ بزهدیدگی را فراهم مینماید که در قالب نظریات مربوط به زندگی روزمره و نقشآفرینی زنان دربزهدیدگی خویش قابل تبیین است.
بزهدیدگی زنان علاوه بر آنکه بر سلامت جسمی،روحی،روانی و ذهنی آنان اثرات نامطلوبی باقیمیگذارد،گاهی دامنگیر سایر افراد خانواده شده و آنان را نیز به قربانیان غیرمستقیم جرم تبدیل میکندو در درازمدت باعث افزایش ترس از جرم و نگرانی از قربانی شدن در آنها شده و زندگی آنان را درهالهای از ترس و تردید فرو میبرد که ممکن است در شکل اجتنابات قضایی جلوه نماید."