چکیده:
در این مقاله نظریات جدیدی که لاندوال و همکاران وی در دانشگاه آلبورگ به عنوان صاحبنظر در نگرش نظام ملی نوآوری درباره کشورهای آسیای جنوب شرقی و افریقا ارائه کردهاند، تحلیل مقدماتی می شود. روش تحقیق در چارچوب روششناسی برنامههای پژوهشی علمی معرفی شده از سوی ایمره لاکاتوش، انتخاب شده است. این مقاله نخست، نظریات لاندوال را که به عنوان نگرش «نظام ملی نوآوری» به مفهوم گسترده آن مشهور شده است، جزئی از برنامه پژوهشی علمی اقتصاد تکاملگرا تلقی می کند و می کوشد با توجه به ساختار برنامه پژوهشی، دو الگوی نظری آسیایی و افریقایی این نگرش را بررسی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا این الگوهای نظری حرکتی رو به جلو در راستای برنامه پژوهشی تلقی می شوند یا آنها را باید دال بر نوعی تغییر جهت از هسته مرکزی برنامه اقتصاد تکاملی لاندوال دانست. در نهایت مقاله با این نتیجه گیری به پایان میرسد که نظریههای الگوی آسیایی در راستای رهنمونهای ایجابی و در راستای پیشرفت برنامه پژوهشی و نظریات الگوی افریقایی به عنوان نظریات موضعی بدون ارتباط با هسته مرکزی و در تعارض با رهنمونهای سلبی برنامه پژوهشی است.
This paper is a preliminary attempt to describe NIS approach in broad definition as a theoretical circle in the broad realm of evolutionary economics’ scientific research program and to analyze if Prof. Lundavall and his colleagus in Aalbourg University’s initiation to stretch their conceptual focus outreaching the Asian and African Countries as a scientific advancement or an ad hoc hypothesis regardless of negative heuristics of Evolutionary Economics Scientific Program. The methodology selected is MSRP introduced by Imre Lakatos. This paper first analyses the internal artchitecture of Lundval’s NIS theory in the framework of lakatosian Methodological Scientific Research Program and introduce its hardcore and auxiliary hypothesis، and positive heuristics and then by evaluating the hypotheses brought forth by Lundvall in the Asian and African projects ، it concludes that the Asian project can be considered as an scientific advancement of National Innovation system While African project is an ad hoc and local hypothese.
خلاصه ماشینی:
"تا زمانی که اشکال ساده انتقال فناوری مانند خریدکارخانجات کلید به دست و سرمایهگذاری خارجی موردنظر بود،برنامۀ پژوهشی لاندوال براساس نظریۀ تقسیم دانش به دانش صریحو ضمنی،و نظریه وجود توانمندیهای فناوری،این تعامل را بدونبرخورد جدی با آن میپذیرفت؛اما اکنون که به لطف فناوریاطلاعات و روشهای مدلاریزاسیون5در مدیریت فناوری،اینتعاملات به سطح بین المللی شدن فعالیتهای تحقیق و توسعۀشرکتهای چند ملیتی در کشورهای رو به توسعۀ و ظهور پدیدۀبرونسپاری رسیده است،قاعدتا نظریه کمکی اصالت بازار داخلی یاهماهنگی بین ساختار دانش و تولید برنامه پژوهشی لاندوال منسوخمیگردد و بدین ترتیب به عنوان یک برنامۀ پیشرو و انعطافپذیر درمقابل تحول واقعیات جهانی عینی با ارائۀ فرضیه جدید تفاوت-گذاری بین ساختاری دانش و تولید در یک نظام نوآوری،موفق می-شود برای برونسپاری تحقیقات تحلیل نظری ارائه کند[45].
برنامۀ پژوهشی لاندوال برای گسترش نظری خود و دربرگرفتنجوامع کشورهای افریقایی به عنوان مصادیق خود،به خصوص باانتشار کتاب الویت افریقا[40]سعی کرده است از طریق ارائهنظریههای نوینی،رابطۀ بین واقعیت محدود«نبود فرایند نوآوری»درافریقا را با بایستههای هسته مرکزی برنامه پژوهشی خود سازگارسازد که در زیر به برخی از آنها توجه میکنیم: 5-2-1 نظریۀ توانمندیهای مفقوده2 فرضیه توانمندیهای مفقوده،برمبنای نگرش آمارتیا سن،استادهندی تبار دانشگاه اکسفورد ساخته شده است[46].
loV,2006 llaF,,noitcennoC yranoitulovE nO;2009,seravaT ardnaS avliS[17] sotakaL:htworG cimonocE dnA egnahC lacigolonhceT 2009 nocE lovE J,lasiarppA roF tnioP gnitratS A sA 135-111:19 dnA sotakaL ermI;2001,nhoJ divaD ynavdaK[18] ytisrevinU ekuD,mahruD,nosaeR fO esiuG ehT 5."