چکیده:
هرمس که در متون دینی به اخنوخ و ادریس و در اسطوره به تات و هوشنگ شهرت دارد، از اولین انبیا و نزد برخی، موسس بسیاری از علوم و حکمت نیز میباشد. شخصیت، آثار و تفکر هرمسی نه تنها در متون دینی، بلکه در متون تاریخی، اسطوره و فلسفی نیز مطرح و بر بسیاری از ملل و افراد و افکار تاثیر گذار بوده است. از اینرو میتوان هرمس را موضوعی برای تطبیق دین، اسطوره و فلسفه قرار داد و به بررسی پیدایش هر یک از این حوزه ها و تاثیر و تاثرشان بر یکدیگر پرداخت. برای این مقصود ابتدا هرمس در متون دینی بررسی میشود و به شباهتهای ادریس و اخنوخ اشاره میگردد. سپس هرمس، هوشنگ و تات در اسطوره های یونان، ایران و مصر بررسی میشود و هویت، همزمانی و نقشهای یکسان آنها بیان میگردد و در آخر با استفاده از متون هرمسی و فلسفی به اندیشه هایی اشاره میشود که نه تنها خاستگاه تفکر بشر را بیان مینماید، بلکه زبان و بیان آن با دین و اسطوره قرابت دارد.
خلاصه ماشینی:
"هرمس الهرامسه،طرحی برای تطبیق دین،اسطوره و فلسفه رضا امیری* کیده {IBهرمس که در متون دینی به اخنوخ و ادریس و در اسطوره به تات وهوشنگ شهرت دارد،از اولین انبیا و نزد برخی،مؤسس بسیاری از علومو حکمت دینی نیز میباشد.
هرمس در یونان باستان،تات در مصر باستان،هوشنگ در ایران باستان،خنوخدر کتاب مقدس،ادریس در متون دینی اسلام از شخصیت و جریان فکری واحدیحکایت میکند که هم در دین و هم در فلسفه و اسطوره ظهور نموده است.
1نامهرمس در پیدایش فلسفه و اسطوره مطرح است و نیز او را در زمرۀ نخستین انبیامیشمارند،از اینرو میتوان این پرسش را مطرح نمود که آیا دین،فلسفه و اسطورهبا هم ارتباطی دارند و آیا میتوان آنها را با شخصیت هرمس نیز مرتبط دانست؟شاید بتوان این فرضیه را ارائه کرد که دین با هرمس یا ادریس نبی آغاز میشود وفلسفه و اسطوره نیز رقیقۀ آن حقیقت میباشند.
همچنین همانگونه که درروایات اسلامی آمده است که مسئله ذکر شده در زمان هرمس ظلم و کفر رواج یافته بود واو برای برقراری عدل و ایمان ظهور کرد،در اسطوره نیز همین است.
81 خلقت در ترجمههای فارسی و عربی آثار هرمس نیز بیان شده است: ای نفس،بدان که به هستیآرنده چیزها و پدیدکننده و برآرنده آن جل جلاله وتقدست اسمائه تو را ابداع کرد و خداوند تصور و تمثل کردت،اما تصور نگاشتن ونگاشتهشدن تست بر حقیقت آنچه به هست آورد هستکننده آن و اما تمثلچنانکه مثال جستن تو مر آن را که از تو پوشیده بود از عالم عقل بر آنکه پیدا بودبر تو و همی بینیش در عالم حس مثلا بمثل و معنی بمعنی."