چکیده:
آینده هر ادبیاتی، از گذشته و معاصر آن جدا نیست؛ زیرا در بیشتر موارد، ادبیات هر ملتی به گذشته ای نظر دارد که اساس پیشرفت و فلسفه وجودی حال خود را بر آن بنا می نهد. سخن از دورنمای شعر معاصر عربی و یا اینکه به گذشته خویش تکیه خواهد کرد، به معنای ایستایی در اندیشه نیست و یا تعیین مرزهای مشخص مبنی بر اینکه «این است» و «جز این نیست»؛ چرا که ادبیات هر نسلی به دستاوردهای فکری و ادبی گذشتگان نظر دارد، در عین حال که خود و عصرش را درک می کند و در آن تغییر و تحولی بنیادین، نوین و زنده، میآفریند.
خلاصه ماشینی:
"سخن از دورنمای شعر معاصر عربی و یا اینکه به گذشتۀ خویش تکیه خواهد کرد،به معنای ایستایی در اندیشه نیست و یا تعیین مرزهای مشخص مبنی بر اینکه«این است»و«جز این نیست»؛چرا که ادبیات هر نسلی به دستاوردهای فکری و ادبی گذشتگان نظر دارد،در عین حال که خود و عصرش را درک میکند و در آن تغییر و تحولی بنیادین،نوین و زنده،میآفریند.
در این میان،پیوند شعر معاصر عربی و شعر معاصر فارسی،بیشتر قابل تأمل است؛چرا که نگاه به گذشتۀ این دو ادبیات،ما را با پرسشهای دیگری مواجه میسازد که پاسخ دادن به آنها تا اندازهای مشکل به نظر میرسد،پرسشهایی همچون؛ در دو قرن اخیر که شعر عربی و فارسی،دستخوش دگرگونیهای شگرفی شدهاند و مراحل گوناگونی از شکلگیری،تکوین،رویکرد و ماهیت را پشت سر گذاشته و دستاوردهای ادبی جدیدی را در شکل و محتوا،خلق نکرده و گونههای جدید ادبی مانند«شعر و نثر روزنامهای»،«نمایشنامه»،«شعر نو»،«داستان کوتاه و بلند»را تجربه کردهاند،در این پیشرفتها،چه میزان با یکدیگر در دادوستد ادبی بودهاند؟ شعر معاصر عربی و فارسی چگونه میتوانند به مانند گذشته،نقش تکمیلکنندۀ یکدیگر را ایفا کنند؟ آیا مسائلی را که برای شعر معاصر عربی ذکر شده است،میتوان در مورد ادبیات فارسی،با تفاوتهایی کموبیش،مطرح کرد؟ ریشههای این گسیختگی و جدایی از کجا سرچشمه میگیرد و چگونه میتوان آنها را آسیبشناسی کرد؟ پاسخ و تحلیل پرسش چهارم:اکنون که غرب از معنویت گریزان بوده و در راه دینستیزی و دینگریزی قدم نهاده،اندیشۀ اسلامی که در قرآن کریم و حدیث شریف و آموزههای اهل بیت (علیهم السلام)و دیگر عالمان دینی تجلی یافته است،نه تنها میتواند در شکوفایی شعر معاصر عربی سودمند باشد،بلکه میتواند افزون بر پاسخگویی به نیازهای جامعۀ اسلامی،مورد پذیرش بسیاری از عربهایی قرار گیرد که تشنۀ معنویت و ارزشهای دینی هستند؛زیرا معنویتخواهی بشر،در فطرت الهی او ریشه دارد و بخشی جدانشدنی از زندگی او به شمار میآید."