چکیده:
چاپ اول کتاب المجانی منالنصوصالعرفانیه(تالیف آقایان دکتر عباس اقبالی و سیدرضا میراحمدی) با هدف تدریس درس «قرائت متون عرفانی»به ارزش دو واحد در مقطع کارشناسی زبان و ادبیات عربی تهیه و تدوین شده و در انتشارات دانشگاهی سمت به چاپ رسیده است. در این اثر، نگارندگان ابتـدا برخی واژهها و اصطلاحـات معـمول عرفانی را تعریفکرده وآنگاه جهتتبیین هرچه بیشتـر این گونه کلمات و اصطلاحات و نیز آشنایی دانشجـویان با متون ویژه عرفانی، گزیدههایـی از متون قدیم و جدید عرفانی را در کتاب گنجانیدهاند.از آنجـا که سعی مولفان، نگارش کتابی بوده است که از آن بهصورت یکسان درهمـهمراکـزآموزشعالـی استفاده شود، شایسته است که در بهحداقل رسانیدن اشتباهات آن تلاش شود؛ و اگـرچه نویسندگان کتاب با این هدف، از کتابهـای برجسته عرفانی نیز بهره جستهاند، به هر حال کتاب نه تنهـا خالی از اشتباه نیسـت بلکه اینجانب پس از یک دوره تدریس کتاب، با اشتباهات شکلی و محتوایی بسیاری درآن مواجه شدم که جهت بهرهمنـدی هر چه بهتر و بیشتر دانشجـویان از مطالب آن، در این مقاله به آنها اشاره میشود، با این امید که در چاپهای آینده کتاب، تعداد اشتباهات آن کمتر شود.
خلاصه ماشینی:
"نقاط قوت الف-برخورداری از مقدمهای مفید با هدف معری متون عرفانی و نیز ویژگیهای کتاب به دانشجو؛ ب-دارا بودن پیشگفتار(التمهید)مشتمل بر بیان تصوف و ارکان آن و تفاوت آن با زهد، همچنین توضیح زهد اسلامی و رهبانیت مسیحی،به طریقی که فرق بین زاهد و عابد و عارف، و نیز تفاوت میان مؤمن و عارف در آن به روشنی عنوان شده است؛ ج-برخورداری از بخش«مدخل فی المصطلحات العرفانیة»برای آشنایی دانشجو با برخی اصطلاحات عرفانی و آمادگی ذهنی وی،پیش از آنکه در متون عرفانی با آنها برخورد کند؛ د-استفاده از سخنان بزرگان عرفان به منظور تبیین اصطلاحات تخصصی؛ ه-وجود آیۀ قرآنی مرتبط با موضوع متن،در آغاز هر مبحث؛ و-اشتمال کتاب بر پاورقی در خصوص معرفی مشاهیر عرفان و تصوف-که در متن کتاب از آنها نام برده شده است-همراه با ذکر منابع؛ ز-دارا بودن بخش«مسرد المفردات و المصطلحات»جهت سهولت دستیابی دانشجو به معانی واژگان و اصطلاحات تخصصی؛ ح-برخورداری از فهرست آیات و احادیث.
-همچنین برخی متنها به صورت پراکنده و نامنظم آمده است؛چنانکه در صفحۀ 61 (ترجم النص التالی و شکله)،در تقسیم ورع به چهار گونه،ابتدا سه نوع ورع به دنبال هم ذکر شده و قبل از نام بردن از نوع چهارم،دربارۀ انواع دوم و سوم بحث شده و آنگاه نوع چهارم شرح داده شده که قبلا نامی از آن به میان نیامده است.
موارد ترجیحی علاوه بر آنچه از نقاط ضعف و اشکالات نوشتاری و در رأس همۀ آنها نکات نحوی به آنها اشاره شد،در این کتاب مواردی نیز وجود دارد که در ساختار اشتباه به نظر نمیرسد اما اگر تغییر و تحولی در آنها صورت گیرد،موجهتر و شایستهتر است؛از جمله: در صفحۀ 16،پاراگراف 3،جملۀ«تتردد فی القرآن الکریم دائما..."