چکیده:
کتاب دانشنامه حقوقی (لنگرودی، 1372) که بارها به حله طبع آراسته شده، برای اهل تحقیق و دانشجویان رشته حقوق شناخته شده است. درعین حال، این مجموعه از جهت هایی قابل تامل و نقد است؛ البته در اینجا، مراد نقد شکلی یا شیوه ای نیست.در این مقاله از دو زاویه متاملانه و نقادانه به این اثر علمی نگریسته شده است:1.از حیث مستندات فقهی، اصولی، قواعد فقهی و ...؛ 2.از جهت انتقادات و اشکالات مولف به برخی آرا و نظریات فقها و اصولیان. به عبارت دیگر در این مقاله در پی آن هستیم که از زاویه فقه شیعه مهم ترین مواضع غیرعملی و نادرست مولف محترم را در حوزه اندیشه فقهی نقد کنیم.
خلاصه ماشینی:
"(تذکرة الفقهاء:ج 4/1) و در لابهلای مطالب و نقل قولها و در عرصۀ دفاع از مواضع مبتنی بر دیدگاههای حقوق لائیک و فقهای اهل سنت،فقهای شیعه با تعابیری مخاطب شدهاند که نه تنها خطاب یک عالم دینی با این تعابیر شایسته نیست،بلکه بهکارگیری آنها دربارۀ هر مخاطب عامی نیز دور از شأن عالمان حقوق است: در صفحه 351 جلد یک،در بحث از راهحلهای ارائه شده پیرامون مصادیق مشتبه بین حق و حکم که به حق جز مواردی است که مؤلف حتی از عهدۀ تصویر آن برنیامده تا صورت مسئله را آنگونه که فقط مطرح است،تحریر کند تا چه رسد به داوری در این زمینه،دربارۀ یکی از صاحبنظران که قائل به استصحاب حکم در مقابل حق است،میگوید: «...
4. مفاهیم خودساخته و مشکلات پیشرو تفسیر واژگان و اصطلاحات براساس معیارهای خودخواسته و شخصی که زمینۀ نوعی و استدلالی ندارد و براساس ملاحظات غیر رسمی،موجب شده است از بعضی مفاهیم اساسی تعاریفی ارائه شود که در منابع اصیل و قابل اعتماد در حوزۀ فقه و حقوق،بنیانی ندارند، مع الوصف مؤلف در پی آن است تا با اتخاذ چنین رویهای در بیان ماهیت این مفاهیم،از اهل اصطلاح و پدیدآورندگان آنها انتقاد کند؛حال آنکه اگر بخواهیم تفسیر شخصی و مبتنی بر اعتبارات و ملاحظات غیر رسمی خود از یک واژه ارائه دهیم،نباید توقع داشته باشیم که گذشتگان و صاحبنظران پیشین با ما همراه شوند؛به عنوان نمونه: در صفحه 312 جلد 4،تعریفی از دلیل ارائه شده است که به تعبیر مؤلف،شامل دو معنای این واژه است:دلیل به معنای«کاشف»و دلیل به معنای«مصلحت»مؤلف: راهنمای اندیشه را دلیل باید نامید،خواه در این راهنمایی وصول به مجهول مورد نظر باشد یا صرفا وصول به هدف مورد توجه باشد هرچند که مجهولی حل نشود."