چکیده:
این مقاله به تحلیل فرهنگی خانه روستایی در گذشته و اکنون می پردازد و خانه را به مثابه یکی از مولفه های اصلی سبک زندگی جهت فهم کلیت زندگی روستایی مطالعه می کند. در این نوشتار ابتدا اثرات مدرنیته بر تحول فرهنگ خانه در ز مینه هایی چون امروزی شدن، عقلانی شدن، شهری شده، عرفی شدن، جهانی شدن، فردی شدن، دموکراتیک شدن، رسانه ای شدن، تجاری شدن و بوروکراتیک شدن بررسی می شود و سپس با ارائه توضیحی مردم نگارانه از زادگاه نگارنده این تحولات در یک خانه روستایی ایران بررسی می شود. این مطالعه نشان می دهد که ویژگی های خانه روستایی که عبارت بودند از کالای اقتصادی نبودن، پیوند گسست ناپذیر با روستا، زادگاه و پرورشگاه بودن، آمیختکی با اسطوره ها و روایت های تاریخی خانوادگی، همزیستی با طبیعت و فقدان حریم خصوصی دگرگون شدن است و از این رو دیگر نمی توان با رویکردهای کلاسیک که روستا را مقر سنت و شهر را مقر مدرنیته می دانستند به مطالعه آن پرداخت. به باور نگارنده نوعی مدرنیته روستایی ایرانی در روستاهای ایران شکل گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"این مطالعه نشان میدهد که ویژگیهای خانه روستایی که عبارت بودند از کالاهای اقتصادینبودن،پیوند گسستناپذیر با روستا،زادگاه و پرورشگاه بودن،آمیختگی با اسطورهها وروایتهای تاریخی خانوادگی،همزیستی با طبیعت و فقدان حریم خصوصی دگرگونشدهاست و ازاینرو دیگر نمیتوان با رویکردهای کلاسیک که روستا را مقر سنت و شهررا مقر مدرنیته میدانستند بهمطالعه آن پرداخت.
تحول مدرن شدن در کشورهای غربی(اروپا و آمریکای شمالی)که خاستگاه مدرنیتهبودهاند،نوعی تحول طبیعی تاریخی است،زیرا مجموعه نظام اجتماعی و فرهنگ غرب بهنحونسبتا هماهنگ و همسو با یکدیگر تغییر کردهاند و تعارضهای سنت و مدرنیته و بحرانهایناشی از مقاومت در برابر مدرن شدن یا تأخر فرهنگی و بحران هویت فرهنگی مواجه نکردهاست؛اما در کشورهای غیر غربی مانند ایران که از تاریخ و سنت طولانی برخوردارند تحولاتمدرنیته در عین ایجاد تغییرات گسترده در سبک زندگی مردم موجب تعارضات گسترده باسنت نیز شده است.
اما این نیز مانند چیزهای دیگر چنان پذیرفته شد که گویی از ابتدایتاریخ خانهها و توالتها یکی بودهاند!برای اینکه بتوانیم بستر و معنای تجربی«فرهنگخانه»را دریابیم،یک روش ساده و مناسب،مقایسۀ مسکن در چند جامعه یا چند دورۀ متفاوتتاریخی است.
این فشار هنجاری برای جلوگیری از فروش یاواگذاری خانهها بهدیگری سبب شده است در روستای ما بسیاری از خانههایی که صاحبان اولیهشان در گذشته یا مهاجرت کردهاند ویران شوند؛اما خانه پدری من استثنا بود.
خانه مانند دیگر واقعیتهای اجتماعی،«پدیده اجتماعی تام»استراه مناسب برای فهم آن رهیافت کلنگر است و نگارنده در این مقاله سعی کرد تا تمامیابعاد خانه را تا آنجا که میسر بود تحلیل نماید و کارآمدی روش خود زندگینامهنویسی را درفهم تحلیلی خانه نشان دهد."