خلاصه ماشینی:
"به عبارتی سؤال اساسی این است که در کلانشهری چون تهران الگوهایگذران اوقات فراغت به چه نحوی الگوهای هویت اجتماعی را انعکاس میدهند؟آیاخطوط تمایز و تشابه اوقات فراغت منبعی برای هویتیابی بوده یا محصول طبقه اجتماعیو متغیری وابسته است؟آیا میتوانیم تفاوتهای گذران اوقات فراغت متنوع شهروندانتهرانی را الگومند و قاعدهمند تعریف کنیم؟آیا این تفاوت براساس طبقه اجتماعی متغیراست یا اینکه افراد چگونگی گذران فراغت خود را فراتر از ساختار طبقاتی و منبعی برایهویتیابی میدانند و به این طریق تلاش دارند خود را متمایز از دیگران برونگروه ومشابه نزدیکان درونگروه نشان دهند؟ ارچوب نظری اساسیترین و بنیادیترین رویکرد جامعهشناختی برای تحلیل«هویت اجتماعی»،1تمایزیاست که بین دو مفهوم جامعه سنتی و جامعه مدرن ایجاد شده است.
آزاد بودندر انتخاب الگوها و شیوههای گذران اوقات فراغت به دلایلی که در مباحث نظری مورداشاره قرار گرفته،برای تحقیق حاضر بسیار مهم بوده زیرا درصدد بررسی این موضوع استکه آیا تفاوت در گذران اوقات فراغت بیانگر وجود هویتهای متفاوت اجتماعی است؟بررسی این فرضیه بدون در نظر گرفتن پیششرط آزاد بودن در انتخاب معتبر نیست امادر مورد اینکه چرا رده سنی 18 تا 30 سال انتخاب شدهاند باید گفت این گروه سنی قطعاآزادی بیشتری در انتخاب الگوهای اوقات فراغت خود دارند.
بررسی تفاوت میانگین فضاهای گذران اوقات فراغت در بین طبقات اجتماعی و گروههایجنسی با استفاده از آزمون من وایت نی-بررسی پیمایشی (به تصویر صفحه مراجعه شود)نتایج جدول شماره 5 نشان میدهد در چهار مورد از پنج فضای طرح شده برایگذران اوقات فراغت،تفاوت معنیداری(0/01< sig )بین طبقات بالا و پایین وجود داردبهطوریکه در تمامی این چهار فضا میانگین طبقات بالا بیشتر از طبقات پایین است."