چکیده:
یکی از مهم ترین عوامل درونی سازمان، فرهنگ و فضای آن سازمـان اسـت که از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اگر سازمان در دو عامـل فرهنگ و فضا ضعف داشته باشد، به طور یقین نمی تواند خود را به حد مطلوب برسانـد. تاریـخ نشان می دهد موفقیت عملکرد هر سازمانی به طور معناداری تحت تاثیر فرهنگ سازمانی آن قرار می گیـرد. لذا بررسی اینکه آیا در سازمان ها از ویژگی های سیزده گانه فرهنگ سازمانی شامل: هویت، تعهد، ثبات، رفتار، وظایف، کنترل، هماهنگی، ابتکار فردی، مسئولیت پذیری، هدایت و سرپرستی، انسجام، حمایت مدیریتی و ارتباطات، درک مثبتی وجود دارد یا خیر؟، هدف اصلی این پژوهش است تا با استفاده از فرضیه ای تحت عنوان «وجود ارتباط آماری معنی دار بین ویژگی های فرهنگ سازمانی در سازمان ها» مورد بررسی قرار گیرد. با استفاده از پرسشنامه های ویژگی های فرهنگ سازمانی در نمونه های قابل دسترس جامعه آماری این بررسی شامل مدیران، کارشناسان و کارگران شرکت های کوچک تولید کننده قطعات صنعتی شهر تبریز، بیشترین امتیاز در بعد ابتکار فردی و کمترین امتیاز در بعد حمایت مدیریتی حاصل شد که نتایج ضریب همبستگی علاوه بر وجود همبستگی مثبت، ارتباط معنی داری را بین ویژگی های اصلی فرهنگ سازمانی مورد ارزیابی نشان داد. همچنین تحلیل واریانس ویژگی های فرهنگ سازمانی در بخش های مختلف سازمانی مربوط به درک کارکنان بخش های مختلف سازمانی نشان داد اختلاف معنی داری بین درک مدیران و کارشناسان از ویژگی های مذکور وجود ندارد اما در این رابطه، اختلاف معنی داری بین درک کارکنان نسبت به این ویژگی ها وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
"لذا درک صحیح از فرهنگ سازمانی اهرمی بسیار قویو حیاتی است که سبب افزایش توانایی سازمان در پشتیبانی از اهداف استراتژیک و درنهایت سبب موفقیت درازمدت سازمان میشود زیرا ناهمگونی بین مواردی که سازمانتلاش میکند به آنها دست یابد،با باورها و مفروضات واقعی کارکنان وجود دارد.
تحقیقات در مورداهمیت فرهنگ سازمانی نشان میدهد ارزیابی و مدیریت فرهنگی سازمانی نقطهنظر درحال رشدی است که در حفظ و سلامتی توسعه سازمانی نقش اساسی دارد و تمایل بهتغییر آن برای حفظ و سلامتی رشد سازمان،از این باور نشئت میگیرد که فرهنگ یکسازمان با عملکرد آن مرتبط است و از ابعاد مختلفی عملکرد و کارایی سازمان را تحتتأثیر قرار میدهد(کامرون،2006:40؛دیوید سون،2004:221؛داد،2004:60 و فیشر،2000:29).
لذا شناسایی روابط مختلف بین ابعاد مختلففرهنگ سازمانی و بررسی وضعیت موجود آنها به منظور پرورش و تقویت روحیۀ سازمانیدر شرکتهای کوچک تولیدی هدف اصلی این بررسی بوده و با توجه به اینکه نتایج آنمیتواند در برنامهریزیهای ردههای مختلف مدیریت سازمانی مورد استفاده قرار گیرددر رده تحقیقات نیز کاربردی است(حافظنیا،1382:58؛خاکی،1382:154 و سکاران،1380:28).
هر تغییری در فرهنگ سازمانی روی ارزشها و کارهایی که انجام میشود،تمرکزداشته باشد تا سازمان تعیین کند کدام ویژگیهای فرهنگی باید به منظور اجرای توانمندپروژهها توسعه داده شوند؛لذا در سازمانهای مورد مطالعه علاوه بر ابتکار فردی به سایرعوامل فرهنگ سازمانی نیز توجه یا تأکید شود و طوری عمل شود که فرهنگ سازمانیهمراستا با استراتژیهای سازمانی قرار گیرد تا مدیران بتوانند با تفاهم و موفقیت در راستایتولید و نوآوری محصولات باکیفیت و ارائه خدمات به مشتریان گام بردارند؛زیرا فرهنگسازمانی از مهمترین عوامل مؤثر در رفتار کارکنان،از سوی آنان مورد تأیید و حمایت استو اغلب عنصری کلیدی برای توسعه سازمانها محسوب میشود.
(2002)ááOrganizational Culture and Organizational Change'', E}&%00846AFTG008G% {E available at http://www."