چکیده:
همواره وجود یک سطح حداقلی از آگاهی های فرهنگی به عنوان نیازهای ضروری هر فرد لازم است تا با کمک آن بتوان حقوق ساری بر جامعه را به صورت تمام به افراد واگذار نمود و همین گونه از تمام اعضای جامعه اجرای قوانین حاکم را خواستار شد. اخلاق پزشکی به عنوان یکی از کاربردی ترین و ملموس ترین شاخه های علم اخلاق مورد توجه اخلاقیون می باشد. این شاخه از علم همیشه به صورت بافته ای به هم پیوسته با اصول و قوانین پزشکی بوده است و چون چگونگی تاثیر بیشتر علم پزشک بر بیمار از طریق پیاده نمودن اصول روانی و اخلاقی در این رابطه مورد تحقیق قرار می گیرد، از سوی مجریان آن اصول یعنی پزشکان مورد اقبال همیشگی بوده است. اخلاق پزشکی یک علم اجتماعی است که راه حل هایی برای تضادهای اخلاقی بیان می کند که برخاسته از علم پزشکی است. در این مقاله کوشیده ایم ارتباط این اصول با ریشه های دینی برخاسته از اسلام را بیان کنیم.
خلاصه ماشینی:
"در یک بررسی دانشگاهی که با استفاده از متون علمی و تاریخی به عمل آمده است ذکر میشود که بسیاری از تاریخدانان ادعا میکنند که دنیای غرب به عنوان پیش گام در امر اخلاق، حقوق و استانداردهای حرفهای است و علم اخلاق به تمامی از ابداعات اخلاقیون آمریکا میباشد و تمامی این اصول در اوایل قرن بیستم پایه گذاری شده است در حالی که به وضوح بیان میشود که در تاریخ طلایی اسلام اخلاق پزشکی بنیانگذاری شده است و در بین سالهای 800 تا 1500 بعد از میلاد بسیاری از حقوق بیمار که اکنون مورد تأکید میباشد در کشورهای اسلامی مورد استفاده بوده است(12).
اخلاق پزشکی در اسلام پزشک صمن انجام اعمال پزشکی خود عملا به کارهایی دست میزند که در مورد هر یک، آموزشهای گستردهای در مکتب اسلام وجود دارد از جمله:عیادت بیمار، کوشش در انجام امور مسلمانان، خوشحال نمودن بیماران و خانواده آنان، رفع مشکلات مردم و ایجاد آسایش برای آنان، گرامی داشتن مردم، نصیحت و راهنمایی، تحمل رنج در راه انجام وظیفه و خدمت به مردم و شکرگزاری نعمتهای خداوند.
پیشوایان اسلام با آگاهی کامل از نقاط ضعف افراد جامعه که ممکن است گاهی موجب کم کاری و اهمال در انجام وظیفه گردد، بر اساس، واقعیتهای جهان هستی و آموزشهای الهی که در قرآن مجید مطرح شدهاند، هشدار میدهند که انسان بایستی شکر نعماتی که خداوند بر او ارزانی داشته است، به جا آورد تا موجب گسترش آنها گردد."