خلاصه ماشینی:
"پس از تدوین قانون اساسی،شیخ فضل الله که به درستی دریافته بود کهمنورالفکرها در آن سوی لفظ مشروطه،قصد دارند از طریق به کارگیری واژهها و مفاهیم دوپهلویی همچون آزادی و مساوات،در خرمن احکام دین آتشافکنند و«این اساس را به اندک زمانی به جائی خواهند رساند که به سببقوانین آن،اسمی و رسمی از اسلام باقی نماند»(همان:60)،اصل پیشنهادی&%29219FYKG292G% از منکر است از روی قانون الهی.
اشکال مهم دیگری که وی به مجلس مشروطه گرفت این بود کهمجلسیان به عنوان«وکیل مردم»قصد مداخله در«امور عامه»را دارند،حال آنکه تصرف در«امور عامه»محتاج برخورداری از«ولایت شرعی»است نه«وکالت عرفی»!ازاینرو،وارد شدن در این حوزه به معنای غصبحق معصوم)ع)و نواب عام ایشان است: «بر فرض که این اساس از برای جعل قانون جدید که کفر است نبود،ولی لابد بودند که تکلم کنند در امور عامه؛یعنی در اموری که مربوطبهتمام رعایای مملکت باشد،بلکه سوای امور عامه را از وظیفه خود خارج میدانستند.
پس از تدوین قانون اساسی،شیخ فضل الله که به درستی دریافته بود کهمنورالفکرها در آن سوی لفظ مشروطه،قصد دارند از طریق به کارگیری واژهها و مفاهیم دوپهلویی همچون آزادی و مساوات،در خرمن احکام دین آتشافکنند و«این اساس را به اندک زمانی به جائی خواهند رساند که به سببقوانین آن،اسمی و رسمی از اسلام باقی نماند»(همان:60)،اصل پیشنهادی&%29219FYKG292G% سرنوشتسازی را مطرح ساخت که با مقاومت مشروطهخواهان سکولارمواجه شد.
ثمرات و نتایج مشروطه نیز آن شد که مراد ومقصود فاعلان اصلی آن نبود:با کنار رفتن استبداد قاجار،استبداد پهلویو شخص رضاخان استقرار یافت که بسیار سیاهتر و فراگیرتر بود«استعمارانگلیس و سایر دولتهای بیگانه نه تنها ادامه یافت،بلکه وسعت بیشترییافت؛دولتهای دست نشانده و مجالس فرمایشی،مانع ازت حقق واقعیحاکمیت ملی شدند؛هیئت مجتهدین ناظر بر مصوبات تنها در یک سال&%29220FYKG292G% پایانی دور دوم مجلس به اجرا درآمد و سپس برای همیشه به فراموشیسپرده شد؛احکام و قوانین اسلام در مواجهه با پروژه مدرنیزاسیون،متروکو مهجور ماند و..."