خلاصه ماشینی:
"منمعتقدم در حالی که کمکهای اقتصادی مورد احتیاج است و اشکال بسیاریآن وجود دارد که ما درباره آنها بحث خواهیم کرد باید خاطرنشان سازمکه بعلت فقر وحشتناکی که در پیش روی تلاش این ملل قرار گفته است زمان آن&%00918BOBG009-G% فرا رسیده که کشورهای غنی با توجه باینکه مدعی هستند که ملل فقیر بخرجآنها زندگی میکنند که دلیل آنرا تقاضای یک درصد آمد سالیانه کشورهای توسعهیافته از طرف کشورهای در حال رشد ذکر میکنند با تخصیص و اعطای یکدرصد درآمد سالیانه بعنوان یک کمک بلاعوض به کشورهای فقیر موافقتکنند.
آیا برای ما امکانپذیر است که از مردم کشورهای خود بخواهیم کهبمنظور سرمایهگذاری بمیزان 2000 میلیون دلار درآمد ناچیز شش هفتهکار خود صرفنظر کنند یا ما میتوانیم حق خود بدانیم که این مبلغ را ازکشورهای غنیتر که این مبلغ فقط با یکروز کار آنها در سال برابر است طلب کنیم؟ این اختلاف عمیق و مسالهی دفاع از منابع ملل آسیائی و افریقائی وهمچنین لزوم شکستن سدهائی که اغنیا و فقرا را از یکدیگر جدا میسازد اینسئوال را پیش میآورد که آیا ممکن است از کمک آن دسته از اروپائیانکه با اغنیا پیکار میکنند،از همکاری و نیز در صورت امکان از رهبری ایشاندر این مبارزه عظیم برای امحاء حد فاصل بین ملل غنی و فقیربرخوردار شویم؟ من در اینجا بر آن نیستم که مسالهی بسیار مهم طرق گوناگون کمکرا مورد بحث قرار دهم لیکن این نکته را خاطرنشان میسازم که با وجود آنکهکمکهای اقتصادی حائز کمال اهمیت است،ما در کشورهای خود متوجه شدهایمکه نوعی خرقه پنلوپ*بتدریج بر قامت جامعه ما بافته میشود."