خلاصه ماشینی:
"چنین بهنظر میرسدکه یک سلسله عوامل بتدریج و با ادامه روند مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل در صحنه سیاسی آمریکا برای جدا ساختنپیوندهای استراتژیک و همه جانبهای که بین اسرائیل و آمریکاتحت شرایط جنگ سرد قوام و دوام یافته بود،فعال خواهد شد،که اهم آن به شرح زیر است: الف)تبعات ناشی از حذف رقیب سنتی استراتژیکآمریکا یعنی شوروی در منطقۀ خاورمیانه؛ ب)فشار بار مالی کمکهای آمریکا به اسرائیل؛بویژه درشرایط جدیدی که اعراب به سوی شناسایی اسرائیل گرایشیابند،نزد افکار عمومی آمریکا قابل قبول نبوده،و توجیهینخواهد داشت.
همچنین در شرایط جدید ژئوپلتیک که ضمن آن ایراناز یکسو مهمترین نقش در منطقۀ خلیج فارس را دارا میباشد واز سوی دیگر با استقلال جمهوریهای آسیای مرکزی و قفقاز،(که ایران را به صورت پل ارتباطی با آن کشورها در آورده است)الزامات جدید منطقهای چنین ایجاب خواهد کرد که آمریکاموقعیت ژئواستراتژیک ایران را درک نموده،و از اینرودر صدد تجدیدنظر در سیاستهای گذشته خویش برآید.
پیآمدهای این تجاوز نه تنها به پایان دوران دو قطبی بودن جهان وشروع دوران جدیدی در روابط بینالمللی تأکید داشت،بلکهآمریکا را به عنوان ابرقدرت باقی مانده در صحنه برای تعقیبسیاستی نوین در خاورمیانه که از یک سو منافع نفتی آن کشور ومتحدیناش را تأمین نماید و از سوی دیگر بتواند با استقلال وآزادی عمل بیشتری در صحنۀ سیاسی خاورمیانه به مانور بپردازد،تشویق نمود.
چنین روندی در برخی از اینکشورها از هماکنون آغاز شده است ولی اینکه اصلاحات سیاسیتا چه حد و با چه سرعتی پیشرفت خواهد کرد،تا حدود زیادی بهدرک زمامداران این کشورها از ضرورتهای جدید ژئوپلتیک واز سوی دیگر به تفاهم و همکاری که کشورهای منطقه وقدرتهای بزرگ در جلوگیری از گسترش تشنج و کمک به حلاختلافات و ایجاد ثبات در این کشورها به عمل خواهند آورد،دارد."