خلاصه ماشینی:
"Cheliabinsk سپس آریستئاس از قوم سکایی دیگری یاد میکند که سرزمین آنها به عنوان جایگاهیمسطح و پست توصیف شده است.
شمال قزاقستان کنونی،ناحیۀ وسیعی به طول 800 کیلومتر است،و در درون آن،درسدههای ششم-پنجم پیش از میلاد،طوایف گمنام دیگری از اقوام سکایی میزیستند کهسرزمین آنها به اندازۀ کافی مورد کاوش قرار نگرفته است.
سبک جانوری سکایی،که چندین شییء از اشیای مکشوفه در این گورها را به آنآراستهاند،مربوط به فرهنگ تاگارسکا3از فرهنگ مینوسینسک4است،اما ساختار تپههایکاوش شده در شرق قزاقستان،آنها را با گروه پازیریک5از گورهای تپهای در ارتفاعات آلتایی ازیک سو،و از سوی دیگر با گورهای تپهای سکایی اندکی در جنوب،در سرزمینهای باستانیسغدیانا و باکتریا در کوههای تیان شان و پامیر مربوط میسازد.
در میان اشیای یافتشده از این گورهادشنههایی به سبک هخامنشی وجود دارد که توسط اقوام کوههای تیان شان و آلتایی،و سپسبیابانگردان استپهای قزاقستان مورد استفاده قرار میگرفت.
فرهنگ آنها ممکن است به توسط افراد تازهوارد از جنوب غربی از تیان شان،فرغانه یا دیگر نقاط آسیای مرکزی به وجود آمده باشد.
Vol,London 1923,New York 1957.
این نام از قرن پنجم هجری،نخست به شکل جمع فارسی توسط نویسندگان ایرانی مانند گردیزی وبیهقی استفاده شده به همان معنی که اغز در ترکی و غز در عربی و فارسیبه کار رفته است.
وی بر این باور است که احتمالا سلجوقیان برای پیروان خود لقبویژه ترکمن را اتخاذ کردند که آنان را از آن عده از قبیله غز که قبل از سلجوقیان به ایران تاختند واز غزهای مخالف سلجوقیان که بعدها سلطان سنجر(552-1157/513-1119)را از تاریخ 1153 تا 1156 در اسارت خودداشتند تمیز دهند."