چکیده:
در این مقاله، پس از بیان مفهوم اولیه هویت، سعی شده است یک گونهشناسی از هویت در حوزه نهادهای اجتماعی (مانند انقلاب) ارائه شود. در این گونهشناسی، سه هویت تاسیسی، تداومی و غایتی، تعریف و تبیین خواهد شد و در نهایت سعی بر آن است تا با بازکاوی این سهگونه از هویت در عرصه هویت انقلاب اسلامی، ثابت شود مقوله عاشورای حسینی، تامینکننده بار محتوایی و ایجادکننده هویت تاسیسی و تداومی انقلاب اسلامی و مقوله انتظار مهدوی، سازنده هویت غایتی انقلاب اسلامی بوده است.نتایج اصلی برآمده از این تحقیق، به این شرح است:1. اثبات ایجاد هویت انقلاب اسلامی بر دو رکن مفهومی ـ تاریخی عاشورا و انتظار؛2. اثبات بهرهمندی هویت تاسیسی و تداومی انقلاب اسلامی از پدیده عاشورای حسینی و ایجاد هویت غایتی؛3. انقلاب اسلامی براساس انتظار مهدوی.
In the present article, after stating the primary meaning of identity, we have tried to present a typology of identity in the sphere of social institutes (such as revolution). In this typology, three identities are defined and explained: institutional identity, continuation identity, destination identity; finally, we have tried to scrutinize the content of these three typologies in the sphere of identity of Islamic Revolution and prove that Imam Hussein's Ashura provides the content as well as the institutional and continuation identities of Islamic Revolution; the question of Mahdawiyat Waiting forms the destination identity of the Islamic Revolution. The results obtained from this research are as follows:1. the identity of Islamic Revolution is based on two content-historical pillars of Ashura and Waiting [for Imam Mahdi];2. the institutional and continuation identities of Islamic Revolution profits from Imam Hussein's Ashura, forming the destination identity;3. the Islamic Revolution is based on Mahdawiyat Waiting
خلاصه ماشینی:
از دیدگاه آسیبشناسی هویت، هر میزان که یک هویت در مرحله تداوم و در نقطه غایت، انطباق جامع و راستینی با هویت تأسیسی داشته باشد، به همان میزان از سلامت محتوا و قالب برخوردار است و تضمینکننده سلامت هنجارها، شیوهها، طرحریزیها و سیاستگذاریهای خرد و کلان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خواهد بود؛ به این معنا که اگر هدف غایی یک فرایند تاریخی و یک جنبش فرهنگی ـ سیاسی برای پدیدآورندگان آن جنبش و نیز هواداران آن، روشن، عینی و شناخته شده و از استفهامهای معرفتی و هنجاری به دور باشد، به همان میزان میتوان به پیروزی آن تحول در رویارویی با بنبستها و معضلات ایجاد شده به دست رقیبان و مخالفان امیدوار بود.
(هویدا، 1365: 218) درباره هویت تأسیسی انقلاب اسلامی، نکته بسیار مهمی که پیش از هر چیز باید به آن توجهی معرفتشناسانه و کارکردی داشته باشیم، این است که اگرچه اسلام عامل برانگیزاننده و هویتبخش مبارزات انقلابی مردم بر ضد دستگاه سلطنت پهلوی به شمار میآید، همین دین تا چند سال پیش از آغاز نهضت اسلامی هم در ذهن و دل تودههای مردم جاری و حاضر بود، ولی هرگز قادر به هویتبخشی به زندگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایرانیان نبود.
(کاظمی، 1376: 128) بنابراین، بدون درک این سابقه نمیتوان فهم دقیقی از هویت انقلاب اسلامی به دست آورد؛ چراکه مؤلفههای مذهب شیعه و همچنین فضایی که در جامعه ایرانی نسبت به حادثه عاشورا وجود داشت، عامل تقویت هویت انقلاب اسلامی گردید و به این ترتیب، ایدئولوژی، فضای فرهنگی سیاسی و زمینههای تاریخی ایران، اوضاعی را فراهم آورد که در چارچوب انقلاب اسلامی، رهبران مذهبی توانستند مردم را بسیج کنند و به طراحی مسیر انقلاب بپردازند.