چکیده:
در پیدایش و تکوین تمدن و فرهنگ جهانی، اندیشمندان و جریان های فکری کوچک و بزرگ بسیاری، کم یا بیش، سهم داشته اند. حاصل همه دستاوردها، اکنون بنای بسیار گسترده و سهمگینی است که تمدن انسانی نامیده می شود. گذشت سالیان فراوان و توسعه همه جانبه، ناگزیر، فاصله ها و چالش های گوناگونی بین انسان ها ایجاد کرده و آینده دشواری را پیش روی جهانیان قرار داده است.
تداوم و کمال تمدن انسانی در گرو اتخاذ تصمیماتی تازه و ارایه راه حل هایی منطقی و همه جانبه نگر، برای ایجاد دوستی و صمیمیت بیشتر بین این اعضای بی شمار است. بی تردید، به این موضوع به علت ابعاد گسترده و ماهیت پیچیده ای که دارد، از زاویه های گوناگونی می توان نگریست و هر کس متناسب با تخصص خود، می تواند راه حل ها و طرقی مختلف را پیشنهاد کند. در این مقاله، اهمیت بهره گیری از برخی از محورهای اندیشه های عارفان جمال پرست در گفت و گوی فرهنگ ها یا تمدن ها، مطرح و تحلیل شده است.
خلاصه ماشینی:
"در بالا به چند محور اصلی اندیشههای جمالپرستان اشاره شد،آنچه در نهایت به اجمال میتوان نتیجه گرفت،این است که چنین برداشتی از جهان،انسان و خداوند در همهی شؤونات شخصیتی و فکری جمالپرستان و پیروانآنان تأثیر گذاشت و موجب شد که به همهچیز از دید زیبایی بنگرند و به همهی هستی،از این حیث که آیینهیجمال خداوندی است،عشق بورزند و در نتیجه همهی هستی در نظرشان زیبا و دوستداشتنی جلوه کند؛تعبیرزیبای سعدی در ابیات زیر،حکایت از چنین برداشتی دارد: {Sهمه عالم جمال طلعت اوست#تا که را چشم این نظر باشد#کس ندانم که دل بدو ندهد#مگر آنکس که بیبصر باشدS}(سعدی،480) این مضمون و معنا،در دو بیتی زیبای بابا طاهر عریان نیز به ظرافت آمده است: {Sبه صحرا بنگرم صحرا تو بینم#به دریا بنگرم دریا تو بینم#به هرجا بنگرم کوه و درو دشت#نشان از اقامت رعنا تو بینمS}(بابا طاهر،45) در سایهی چنین نگرشی،زندگی و حیات برای انسان،همواره تازه و دوستداشتنی است و انسان به همهچیز وهمهکس،بدان جهت که از معشوق ازلی صادر شده،بیحد و مرز عشق میورزد به تعبیر سعدی شیرازی: {Sبه جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست#عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوستS}(سعدی،787) در دیدگاه این عارفان،چون همهی هستی،آیینهی جمالنمای حق است،زیباست."