چکیده:
در این مقاله قواعد صرف فعل در گویش فاموری (از دهستان های شهرستان کازرون)، در صیغه های مختلف مورد بررسی و طبقه بندی قرار گرفته است. همچنین به دستگا فعل، مصدر، طریقه ی ساخت ماده ی فعل در زمان گذشته و حال و وندهای فعل اشاره شده است. سپس با صرف نمونه فعل هایی در این گویش و چند گویش همجواری به مقایسه ی آنها پرداخته شده و همین مقایسه با فارسی معیار در مورد فعل نیز صورت گرفته است. فعل در این گویش دارای دو ماده ی گذشته و حال و سه وجه: اخباری، الترامی و امری است و همانند فارسی معیار شش صیغه دارد که در همه ی صورت های فعلی به کار برده می شود و شناسه ها همگی در آخر ماده ی فعل قرار می گیرند.
خلاصه ماشینی:
"همچنین به دستگاه فعل،مصدر،طریقهی ساخت مادهی فعل در زمان گذشته و حال و وندهای فعل اشاره شده است،سپس با صرفنمونه فعلهایی در این گویش و چند گویش همجواری به مقایسهی آنها پرداخته شده و همین مقایسهبا فارسی معیار در مورد فعل نیز صورت گرفته است.
فعل در این گویش دارای دو مادهی گذشته و حالو سه وجه:اخباری،التزامی و امری است و همانند فارسی معیار شش صیغه دارد که در همهیصورتهای فعلی به کار برده میشود و شناسهها همگی در آخر مادهی فعل قرار میگیرند.
&%04602EEOG046G% در بررسی تطبیقی پژوهشهای انجام یافته دربارهی فارس از جمله:همایونی(1371)دربارهی سروستان و همان(1353)دربارهی شیراز،فقیری(1357)دربارهی گوشههایی از فرهنگ مردم فارس،طوفان(1359)دربارهی جهرم،صداقت کیش(1360)دربارهی آباده،رنجبر و همکاران(1373)دربارهی سرزمین و فرهنگ مردم ایزد خواست،خدیش(1379)دربارهی شیراز،سهامپور(1377)دربارهی ایالت و عشایر عرب خمسهی فارس،و توکلی(1379)دربارهی ایل باصری،ملکزاده(1358؛1380)دربارهی فرهنگ مردم زرقان،و پژوهشهای انجام یافته دربارهی دستورزبان لارستانی از سوی پژوهشگرانی چون:پروفسور کوجی کامیوکا ژاپنی(1979؛1986)،صادقی(1364)،اقتداری(1325؛1333،1334)،وثوقی(1369)،سمیعی(1371)،خنجی(1378)و کلباسی(1367؛1369)و پژوهشهایمستقل دربارهی بستک توسط سلامی(بیتا)و عباسی(1372)و معرفی اهل یکی از شهرهای کوچک لامرد فارس ازسوی کریمی نژاد(1381)و پژوهشهایی از این قبیل،اشتراکات فراوانی در زمینههای دستور زبان و گویش و واژگان،خصوصیات فرهنگی،آداب و رسوم،حیات اجتماعی و اقتصادی مردم فامور با دیگر نواحی استان دیده میشود.
مفرد: خردم modrax: خوردم خردی idrax: خوردی خرد،خ ax,drax: خورد جمع: خردیم midrax: خوردیم خردین nidrax: خوردید خردن nedrax: خوردند ماضی استمراری از مصدر nadrax: صرف ماضی استمراری مانند ماضی ساده است با این تفاوت که قبل از مادهی فعل نشانهی استمرار«ای»(بهجای«می»)بر سر فعل افزوده میشود."