چکیده:
در قرن دوم هجری به دنبال فروپاشی حکومت امویان، شرایطی فراهم آمد که غیر مسلمانان خراسان بزرگ توانستند نارضایتی خود از شرایط موجود را در قالب کنش های سیاسی- دینی نشان دهند. این ناخوشنودی ها در قیام های بعد به آفرید، سنباذ، اسحاق، استاذسیس و مقنع تبلور یافت. این کنش ها هم نشانگر خواسته های اقتصادی، اجتماعی و هم مبین روحیات و باورهای ساکنان غیر مسلمان خراسان بود. در این مقاله تلاش شده ضمن بازخوانی حرکت ها و قیام های مذکور،تاریخ روحیات مردم غیر مسلمان خراسان در قرون نخستین اسلامی بررسی شود.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله تلاش شده ضمن بازخوانی حرکت هـا و قیام های مذکور، تاریخ روحیات مردم غیرمسلمان خراسان در قـرون نخسـتین اسلامی بررسی شود.
آیا می توان بـدون توجـه کـافی بـه باورهـا و روحیـات بـه آفریـد، سـنباذ، اسـحاق ، 1 استادسیس ، مقنع و پیروانشان فهم درستی از این حرکت ها و قیام ها پیدا کرد؟ به آفرید و نوآوری در دین در واپسین روزهای زمامداری امویان ، هنگامی که خراسان عرصة التهاب و آشوب بود، فردی بـه نام به آفرید در نیشابور رسالتی تازه آشکار و دعوی نبوت کرد.
پاره ای از محققان بر مبنای گزارش طبری و گردیزی از حکومت ابوداود خالد بـن ابراهیم در خراسان و مرگ مبهم وی ، بدین نتیجه رسیده اند که اسحاق بر ضد عباسیان شورش کرده و این شورش توسط لشکریان ابوداود سرکوب شده است .
٤. جاحظ ، ابن اثیر، منهاج سراج جوزجانی ، ابن طقطقی و ابن خلکان مقنع را اهل مرو خوانده اند(جاحظ ، ١٠٣/٣؛ ابن اثیر، ٣٨/٦؛ منهاج سراج جوزجانی ، ١١٠؛ ابن طقطقی ، ٢٤٤؛ ابن خلکان ، ٢٦٣/٣)؛ منابع دیگر مقنع را از روستاهای مرو دانسته اند، ولی در ذکر نام این روستا با هم اختلاف دارند(نرشخی ، ٩٠؛ بیرونی ، آثار الباقیه ، ٢٥٨؛ مقدسی ، البدء و التاریخ ،٩٧/٦؛ حسینی علوی ، ٧٦؛ بغدادی ، ١٨٦؛ عوفی ، جلد اول از قسم سوم ، ٢٢٩)؛ حمدالله مستوفی مقنع را از روستاهای بادغیس خوانده است (تاریخ گزیده ، ٢٩٩؛ نزهة القلوب، ١٨٨-١٨٩).