خلاصه ماشینی:
"چه چیزی تمهید القواعد ابن ترکه یا کتاب الهدایة اثیر الدین ابهری را از سایر متون معتبر موجود متمایز کرد و آنها را در زمرهء متون اصلی برنامهء آموزشی سنتی قرار داد؟1آیا نباید پاسخ را در گفتار ملفوظ یا نقل شفاهی که با چنین متونی همراه بود و پذیرش این تعلیمات توسط شاگردان بلافصل این مؤلفان که بعدا ین تعلمیات را ترویج میکردند و موقعیت ممتازی برای این آثار فراهم میکردند جست؟گذشته از پیوندهای فکری و روحی میان محققان و فلاسفهء نسلهای مختلف و وحود قرابت روحی میان افراد مختلف در ابعاد غیر تاریخی و بیزمان واقعیت(که خارج از چارچوب تاریخ فکری بهگونهای که امروز در غرب مستفاد میشود قرار میگیرد)،مسلما باید سنت شفاهی را همراه با ارتباط ویژه استاد- شاگرد در نظر بگیریم.
این تداوم در واقع ویژگی سنتی فکری است که نه تنها بر مبنای آنچه بنیانگذار مکتب نوشته است بلکه همچنین بر پایهء سنت شفاهی بازمانده از او در طول قرون آشکار میشود،سنتی که هم از راه احیای«عمودی»آن و هم از طریق انتقال شفاهی مستمر،زنده باقی میماند و به نوبهء خود تبلورات پیدرپی عقاید و تعالیم مورد نظر را به شکل مکتوب ممکن میسازد.
تمامی اختلاف بین ابن عربی از نظر کاشانی و ملا صدرا و نابلسی یا اسماعیل حقی و ابن عربی از نگاه محققان جدید غربی یا مسلمان که تحقیقات خود را صرفا بر مبنای متون موجود نوشتهاند،همان سنت شفاهی است که در طول قرون توسط استادانی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است که بعضی از آنها علاوه بر آنکه وارث سنت شفاهی تاریخی این مکتب هستند،بر آناند که در عالم غیب با ابن عربی تماس مستقیم برقرار کردهاند."