چکیده:
نظریه معنای دیویدسن تابع رویکرد کلی معناشناسی صوری است. در این رویکرد معنای جمله تابع معنای
اجزای جمله است. این همان اصل ترکیب است که به نظر دیویدسن هر نظریة معنایی پاید جایی برای آن باز کند.یک عنصر آساسی در نظریه معنای دیویدسن استفاده از نظریه صدق تارسکی استء زیرا نظریه صدق تاارسکیمیتواند جایی برای اصل ترکیب باز کندء اما بدین منظور باید شرایطی داشته باشد. نخست اینکه قابل اطلاق برزبانهای طبیعی باشد, دوم اینکه قابل آزمون تجربی باشد و سوم اینکه قدرت تفسیر داشته باشد. دیویدسن در مقال«معنا و صدق» (۱۷-۳۹ :5۰ اصل نظریهاش را مطرح میکند و در مقالات دیگر و مهم تر ازهمه در «فسیر ریشهای» (۱۲۹-۱۳۹ :1010) تلاش میکند تا با کمک اصولی همچون اصل یکسانی نوع بشرو کلگرایی نشان دهد که نظریه صدق شرایط فوق را دارد. یکی از مهمترین اشکالاتی که به نظریه معضای دیویدسن وارد شده است ناسازگاری کلگرایی در معنا با اصل ترکیب است که دامت آن را مطرح میکند.
خلاصه ماشینی:
"به سبب همین اوضاع متشنج دورۀ صفویه و ترس و پرهیز از اتهام تصوف،آن گروه از بزرگان صوفی مشرب این عصر-اعم از فقها و حکمایی که در ایران باقیمانده بودند -ارتباط علنی با بازرگان تصوف در ایران نداشتند و این ارتباط را کتمان و تقیه میکردند، لذا تشخیص اینکه در چه سلسلهای سلوک میکردند و مرید چه کسی بودند مشکل است-چنانکه در مورد ملا صدرا و اساتید و شاگردانش دیده میشود-ولی براساس آنچه از شواهد و قراین برمیآید غالبا باید به شعب سلسلۀ معروفیه انتساب داشته باشند.
و لهذا هرگاه به صوفی، عارف،و به تصوف،عرفان بگویند ضرورتا به لحاظ لابشرطیت طبیعت مسأله است و نه به نحو تعین و تشخصی که در صوفی و تصوف به چشم میخورد؛و البته سخن ما اکنون در بیان چرایی این تفاوت و دیگر تفاوتهای دقیقی که میان مشرب متصوفه و عرفا نظرا و عملا وجود دارد،نیست؛بلکه مقصود بیان این مطلب است که این تفاوت میان صوفی و عارف و تصوف و عرفان از همان قرون اولیه فرهنگ اسلامی امری کاملا شناخته شده بوده است و کلمات عرفا و صوفیه در نظم و نثر مشحون از کاربرد متمایز این دو واژه در عرض هم و با توجه به تفاوت بین آنها بوده است،اگرچه این بدان معنا نیست که در موارد بسیاری به لحاظ قدر مشترک در معنای حقیقی این دو روش معرفت باطنی و سلوک معنوی،از آنها به صورت دو واژۀ مترادف یا جایگزین یکدیگر نیز استفاده نشود،کما اینکه در استعمالات تاریخی این دو واژه نیز همین امر مشاهده میشود."