چکیده:
افضل الدین خونجی، با تقسیم هر یک از عقد الوضع و عقد الحمل به خارجی و حقیقی، عقدهای خارجی را به صورت وصفی و عقدهای حقیقی را به سه صورت بسیط، اضافی و شرطی بیان می کند. از آنجا که موصوف و صفت را در منطق جدید غالبا معادل ترکیب عطفی می دانند، به نظر می رسد که عقدهای خارجی را باید به صورت ترکیب عطفی تحلیل کرد. عقدهای حقیقی را نیز دست کم به سه صورت بسیط، شرطی تابع ارزشی و شرطی ربطی می توان تحلیل کرد. روابطی که خونجی میان انواع قضایای حقیقیه و خارجیه بیان کرده است در بیشتر موارد با تحلیل عقدهای حقیقی به صورت بسیط و در مواردی با تحلیل آن ها به شرطی مادی و در مواردی دیگر با تحلیل آن ها به شرطی ربطی مطابقت دارد. او همچنین، در مواردی به تعهد وجودی در موجبه کلیه استناد می کند و در مواردی آن را وامی نهد. از این همه، نتیجه گرفته ایم که خونجی در همه موارد بر یک تحلیل ثابت استوار نبوده و تحلیل های گوناگون را با هم درآمیخته است.
خلاصه ماشینی:
"از اینجا،میتوان نتیجه گرفت که مفهوم حقیقی را باید به صورت«شرطی»بیان کرد و عدول و سلب در قضایای حقیقیه را با قرار دادن سلب در تالی یا پیش از شرطی نشان داد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) این تحلیلی است که نگارنده در مقاله دیگری طرح کرده اما آن را نامناسب یافته بود (فلاحی 1388 ب:98 و 102)؛اما اکنون میبینیم که برای تفکیک عدول از سلب،گریزی از آن نیست.
برای نمونه،چنان که گفتیم،خونجی میان گزارههای 1 و 2 به تلازم و همارزی حکم میکند اما تحلیل این دو گزاره به کمک محمول صدق این همارزی را از بین میبرد و ما را با صورت برهان نامعتبر زیر تنها میگذارد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) همچنین،استلزام از گزاره 3 به گزاره 2 نیز به دلیل نامعتبر بودن صورت برهان زیر از دست میرود: (به تصویر صفحه مراجعه شود) چنان که استلزام از گزاره 3 به گزاره 4 نیز به دلیل نامعتبر بودن صورت برهان زیر از دست میرود: (به تصویر صفحه مراجعه شود) اگر محمول صدق را در تحلیل مفاهیم خارجی و حقیقی به کار بگیریم تحلیل ایجاب محصل،ایجاب معدول و سلب به صورت زیر خواهد بود: (به تصویر صفحه مراجعه شود)&%01517SLFG015G% اگر«صدق نا الف در خارج»را معادل با«عدم صدق الف در خارج»بگیریم(یعنی دو فرمول »xA??k^T« و »xAk^T??« و مانند آنها را همارز بگیریم)برخی از روابط خونجی میان گزارهها برقرار میماند و برخی دیگر از میان میرود."