چکیده:
مقاله حاضر به معرفی افکار مهاتما گاندی به ویژه در باب عدم خشونت پرداخته و ریشه های این تفکر را در اندیشه های شرقی و غربی جست وجو کرده است. این مقاله سعی دارد تا تاثیر اندیشه های گاندی در باب عدم خشونت را بر جنبش های اجتماعی جهان معاصر به نمایش بگذارد و ابعاد و اشکال این تاثیرگذاری را مورد بررسی قرار دهد.
This paper introduces Mahatma Gandhi's thoughts in general and his approach on non-violence in particular. The paper's main concern is to study and assess the influence of Gandhi's thoughts on current social movements.
خلاصه ماشینی:
عدم خشونت اندیشهای قدیمی است که میتوان ریشههای آن را نزد ادیان و مذاهب و آیینهای مختلف جستوجو کرد،اما گاندی فردی است که این اندیشه را بهمنزلۀ یک استراتژی سیاسی و برنامۀ اجتماعی بهکار گرفت و موجبات استقلال هند از استعمار انگلستان را فراهم آورد.
در قسمت بعد، جنبش استقلالطلبانۀ مردم هند به رهبری مهاتما گاندی،جنبش بزرگ حقوق مدنی سیاهان در ایالات متحدۀ آمریکا به رهبری مارتین لوترکینگ و جنبش ضد استعماری و ضد آپارتهایدی آفریقای جنوبی به رهبری نلسون ماندلا بررسی شدهاند که مستقیما از اندیشه و روش عدم خشونت گاندی متأثر بودهاند.
باید توجه داشت که اندیشۀ عدم خشونت در دیدگاه گاندی جدا از مبارزات غیر خشونتآمیز در مبارزه با بیگانگان و کسب استقلال هند،شامل یک برنامۀ درازمدت توسعۀ اجتماعی، فرهنگی،سیاسی و اقتصادی نیز میشود و در وجهی کلیتر،این اندیشه راه و روشی برای زندگی و به نحوی که ذکر شد وسیلهای برای رسیدن به حقیقت است.
همچنین جنبشها و سازمانهای بسیاری در اقصی نقاط جهان از این اندیشه رفیع تأثیر پذیرفتهاند و سعی در کاربرد آن دارند،پرهیز از روش خشونتگرایانه و سعی در جایگزین ساختن روشهای مبتنیبر نافرمانی مدنی از ویژگیهای غالب جنبشهای اجتماعی است که پس از 1960 بهوجود آمدهاند و به جنبشهای اجتماعی جدید معروفاند،در این مورد نیز نفوذ مستقیم یا غیر مستقیم اندیشۀ عدم خشونت گاندی واضح به نظر میرسد و میتوان گفت که چنین جنبشهایی هرچند به نحوی غیر مستقیم تحتتأثیر این اندیشه بودهاند.
جنبش ضد استعماری آفریقای جنوبی یکی از مهمترین جنبشهایی است که با رهبری ماندلا به پیروزی رسید و متأثر از اندیشههای مهاتما گاندی در باب اندیشۀ عدم خشونت بود.