چکیده:
نویسنده در آغاز از نقش قرآن در ایجاد دستگاه تشریع سخن گفته آن گاه با بیان جایگاه احکام و تشریعات در نگاه قرآن، بحث را پی میگیرد. سپس از دو گونه ارتباط احکام با قرآن بحث کرده، ویژگیهای سبک قرآن در بیان احکام و قوانین فقهی را زیر پنج محور بررسی میکند. نویسنده، پس از شرح قلمرو حضور و نظارت فقه قرآنی به عوامل درونی - بیان نامتمرکز فقه قرآنی، توجه به تنگناها و شرایط اضطرار و انعطاف پذیری و واقعگرایی - و عامل بیرونی - اجتهاد مستمر و علوم فرا قرآنی مجتهدان - جاودانگی فقه و تشریعات قرآنی پرداخته و فقه اصطلاحی با فقه قرآنی را تبیین کرده و پرسشهایی را درباره آیات الاحکام مطرح میکند و از ضرورت بازگشت از فقه اصطلاحی به قرآن و فقه قرآنی سخن میگوید.
خلاصه ماشینی:
احکام فقهی و قوانین تشریعی قرآن همواره به صورت نص صریح و منطوق یاد نشده است، بلکه بسیاری ازآنها منطوق و صریح ظاهر الفاظ آیه است و بخش دیگری از طریق مفهوم ودلالتهای التزامی و تضمنی استفاده می شود ویا قراین حالی و مقامی زمینه برداشت آن حکم را فراهم می آورد، مانند: (لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا) نساء/141 خداوند هرگز برای کافران علیه مؤمنان راهی قرار نداده است.
براین قلم مخفی نیست که اگر پردازش به روایات واقوال فقهای پیشین درمباحث فقها به مراتب بیشتر از مباحث قرآنی است، ازآن جهت است که معمولا فروع احکام فزونتر ازاصول و قواعد ومبانی است و بیشتر فروع در سنت یاد شده است واصولا حجم روایات و احادیث دهها برابر بلکه صدها برابر آیات الاحکام است، ولی دراین جا چند سؤال مطرح می باشد: ـ آیا براستی آیات الاحکام به اندازه کافی درمباحث فقهی موشکافی شده است؟ ـ آیا خصلت محوری بودن آیات الاحکام در فرایند استنباط رعایت شده است؟ ـ آیا آیات الاحکام منحصر به آیات صریح در حلیت وحرمت وامر ونهی است یا ازسایر بیانات قرآنی می توان نتایج فقهی و تکلیفی گرفت، هرچند به ظاهر در صدد بیان مسأله ای تاریخی یا نکته ای اخلاقی واجتماعی باشد؟ از روایات معصومین استفاده می شود که آرای آنان حتی در فروع احکام به شکلی ریشه ای درآیات قرآن قرار دارد ودر موارد متعدد پرده از این نکته برداشته و ارتباط یک حکم را با آیات قرآن توضیح داده اند و مستند قرآنی خود را متذکر شده اند.