چکیده:
در این نوشتار ابعادی از بومیسازی مبنایی مورد بحث قرار می گیرد. رابطه و سرگذشت متفاوت علم و دین در جهان غرب و جهان غیر غرب بررسی می شود و ضمن اذعان به اینکه تنها راهنمای موثق برای دستیابی به حقیقت، روشهای حسی، مشاهده-ای و پوزیتیویستی نمی باشد، بلکه معرفت وحیانی، رویای صادقه و جز آن نیز می تواند راههای دیگری باشد. معرفت وحیاتی می تواند مجموعه ای از قوانین عام اجتماعی را بیان کند و یا به ترسیم چشماندازی از آینده بپردازد. آموزه های مذهبی و هنجارهای دینی نظیر رهیافت عقلایی می تواند رفتارهای مومنان را قاعده مند کند و رفتارهای تکرارپذیر و منظم در جهان دینی مومنان ایجاد کند و آنها را پیشبینی کند. چون قواعد دینی یکسان، تکرارپذیر و قاعده مند است، رفتارهای مومنانه نیز خصلت تکرارپذیری و قاعده مندانه دارد. گزاره های دینی در ابعاد اعتقادات، اخلاقیات و احکام می تواند دستمایه فرضیهپردازی، قانونپردازی و نظریهپردازی قیاسی باشد و یا امکانات پژوهشی جدیدی را جهت نقد و نقادی نظریه های موجود فراهم کند. سنت های قرآنی نیز جلوه دیگری از قانونمندیهای تاریخی در همه عصرها، زمانها و مکانها را افشا می کند. این نظم ها صرفا با بررسی بلوک های تاریخی بزرگ هزار ساله و کمتر ازآن قابل بررسی است
خلاصه ماشینی:
"رابطه و سرگذشت متفاوت علم و دین درجهان غرب و جهان غیرغرب بررسی میشود و ضمن اذعان به اینکه تنها راهنمای موثق برای دستیابی به حقیقت،روشهای حسی،مشاهدهای و پوزیتیویستی نمیباشد،بلکه معرفت وحیانی،رویای صادقه و جز آن نیز میتواندراههای دیگری باشد.
/}(زخرف54/) گزارههای فقهی دین و تولید علم احکام فقهی و دینی و تجویزهای آن و جستجو در جهت کشف فلسفه احکام و منطق چرایی و یاچگونگی آن،به چه نحوی میتواند الهامبخش دانشمندان در علوم تجربی و انسانی قرار گیرد؟دریک جامعه دینی چگونه باید از گزارههای فقهی به عنوان چارچوب پژوهشی مفروض نظیر«حرمت ربا»در علم اقتصاد و یا«امانت بودن قدرت در علم سیاست»بهره گرفت؟نقوی حرمتفقهی«ربا»را در سیستمسازی اقتصاد اسلامی در محور سیاستگزاری اقتصادی به گونهای علمینشان داده است(نقوی،1366،صص 102-89).
گزارههای دینی به مثابه ظرفیت جدید نقادی گزارههای دینی چگونه میتواند ظرفیت نقادی جدیدی برای علوم انسانی و سیاسی فراهم کند و بهمثابه شاغولی،خطای جهتگیری آنها را اندازهگیری و افشا کند؟«میتوان گزارههای علمی را بهدین عرضه کرد و مواردی که با مسلمات دینی در تعارض است و دین آنها را تأیید نمیکند،کنارگذارد(فتحعلی خانی،بیتا،ص 75).
شهید صدر میگوید:براساس قانون و سنت تاریخ پیاده کردن ادیانه و مذاهب الهی و کاربردجدی دستورات و احکام دینی در روابط توزیع،همیشه و به طور مستمر،فراوانی تولید ازدیادمحصول و افزایش ثروت را به دنبال دارد و در نهایت به گشایش درهای خیر و برکت از آسمان وزمین بر روی مردم منتهی یشود و این نیز یکی از سنتها و قوانین تاریخ است(سلیمانی،1389،ص 111)."