چکیده:
آیا اعتقاد به خداوند نیازمند برهان است؟ قرینه گروی معتقد است که وظیفه معرفتی انسان اقتضا می کند که برای اعتقاد خود به وجود خداوند دلیل داشته باشد. در مقابل، ایمان گروی وجود خداوند را بی نیاز از استدلال قلمداد می کند. حتی در برخی تقریرهای ایمان گروی، استدلال عقلی در تعارض با ایمان دینی دانسته شده است. در فلسفه اسلامی به معنای عام آن هر دو نظریه طرفدارانی دارد. ابن سینا را می توان یکی از مشهورترین طرفداران نظریه نخست دانست. با تامل در آثار ابن سینا متوجه می شویم که او باور خداباوران به وجود خداوند را نیازمند استدلال می داند و معتقد است که دلیل مناسب برای اثبات وجود خداوند در دسترس است و خود یکی از مهم ترین استدلال ها را در این زمینه در اختیار ما قرار می دهد. یک پرسش اساسی این است که آیا استدلال اقامه شده توسط ابن سینا استدلالی تنبه بخش نیست؟ مطالعه آثار ابن سینا به ویژه آنجا که در باره موضوع مابعدالطبیعه سخن می گوید نشان می دهد که استدلال او را باید اثبات کننده و نه تنبهی قلمداد کنیم. دلیل اشرف در اثبات وجود خداوند از دیدگاه ابن سینا مبتنی بر تامل بر اصل وجود است هر چند که دلایل دیگر را بی ارزش نمی داند، لذا شاید بتوان در ابن سینا از دلیل شخصی در مقابل دلیل کلی سخن گفت. توجه به مباحثی همچون بداهت نفس الامری قضایای بدیهی ما را به این نتیجه می رساند که قرینه گروی ابن سینا از نوع فردی است و نه گروهی.
خلاصه ماشینی:
"رویکردهای مختلف به مسئلۀ وجود خداوند و نگاه ابن سینا به قرینهگروی دکتر رضا اکبری* چکیده {IBآیا اعتقاد به خداوند نیازمند برهان است؟قرینهگروی معتقد است که وظیفۀ معرفتیانسان اقتضا میکند که برای اعتقاد خود به وجود خداوند دلیل داشته باشد.
r تاریخ دریافت:89/12/25 تاریخ پذیرش:90/6/18 رویکردهای مختلف به مسئلۀ وجود خداوند و نگاه ابن سینا به قرینهگروی دکتر رضا اکبری* چکیده {IBآیا اعتقاد به خداوند نیازمند برهان است؟قرینهگروی معتقد است که وظیفۀ معرفتیانسان اقتضا میکند که برای اعتقاد خود به وجود خداوند دلیل داشته باشد.
با تأمل در آثار ابن سینا متوجه میشویم که او باورخداباوران به وجود خداوند را نیازمند استدلال میداند و معتقد است که دلیل مناسببرای اثبات وجود خداوند در دسترس است و خود یکی از مهمترین استدلالها را در اینزمینه در اختیار ما قرار میدهد.
این مقاله روشنمیسازد که ابن سینا نسبت به گزارۀ خدا موجود است،رویکرد قرینهگروانه دارد وقرینهگروی او از نوع قیاسی است که براساس آن اقامۀ یک دلیل معتبر برای اثبات وجودخداوند کفایت میکند.
این مقاله روشنمیسازد که ابن سینا نسبت به گزارۀ خدا موجود است،رویکرد قرینهگروانه دارد وقرینهگروی او از نوع قیاسی است که براساس آن اقامۀ یک دلیل معتبر برای اثبات وجودخداوند کفایت میکند.
وجه اول از نظر ابن سینا باطل است،زیرا«علوم دیگر یا علوم اخلاقی یاسیاسی یا طبیعی یا ریاضی و یا منطقی است و در علوم حکمی هیچ علمی خارج از اینعلوم نیست و هیچیک از این علوم درباره اثبات خداوند متعال سخن نمیگوید»(ابن سینا،الشفاء،الالهیات،ص 6)وجه دوم نیز باطل است زیرا اگر اثبات وجود خداوند بودن است."