چکیده:
چارهجویی شرعی برای رفع تعارض بین منجمان و گواهی شاهدان به رؤیت هلال به دو امر بازمیگردد؛ابتدا اصل حجیت شرعی هریک از دو گروه،سپس میزان حجیت هرکدام تا بتوان در موارد تعارض بدرستی حکم کرد.چنانچه نظریات منجمان اصلا حجیت نداشته باشد یا اگر گواهی شاهدان خالی از حجیت شرعی باشد،دیگر جایی برای تعارض باقی نمیماند.ظاهرا تمامی فقهای معاصر شیعه که مسألهء رأی منجمان را در موضوع رؤیت هلال مطرح نمودهاند معتقدند در صورتی که از گفتهء آنان یقین به رؤیتپذیری یا عدم امکان رؤیت هلال پیدا شود،آرایشان حجیت دارد و باید به آنها عمل کرد.البته ظاهرا این به دلیل حجیت ذاتی «یقین»است که اگر از راههای دیگری هم برای فرد حاصل شود حجت است و بعضی از فقها،اطمینان را نیز که در ظاهر نوعی یقین عرفی محسوب میشود به منزلهء یقین میدانند.اما دربارهء تعبد به قول منجم در امر رؤیت هلال،نه حتی یک روایت وجود دارد و نه فقیهی در شیعه میشناسم که آن را پذیرفته باشد.البته بحث رجوع به کارشناس در مسائل مبتلا به زندگی،مطلبی است که حکم عقل و رویهء عقلا است و به ترتیب دقیقی که در این مقاله مطرح میشود نیازی به تعبد شرعی بدان نیست و حجیت دارد.اما اینکه اگر قول منجم حجیت داشته باشد آیا میتوان مکلف را تکلیف به عمل به آن نمود یا نه،خود امر دیگری است.از طرف دیگر در بحث اعتبار رؤیت در یک مکان برای سایر مکانها،برخی از فقها مطالبی اظهار کردهاند که گاه خالی از اشتباهات نجومی نیست.اگر واقعا قول منجم در فقه فاقد اعتبار و گفتههای او گمانآور باشد.چهگونه فقیه از اینگونه مطالب در فقه استفاده میکند؟ درست مانند اینکه برای مثال در رسالهها آمده است که رؤیت در مناطق شرقی،برای نقاط غربی حجت است و نه بعکس؛درحالیکه در هیچ روایتی چنین مطلبی نیامده و خود این موضوع هم از لحاظ نجومی دارای اشکال و ایراد است.
خلاصه ماشینی:
"البته ظاهرا این به دلیل حجیت ذاتی «یقین»است که اگر از راههای دیگری هم برای فرد حاصل شود حجت
این شهر در غرب شهری که هلال در آن دیده شده است واقع شده باشد.
آن دو شهر متفاوت باشد در این صورت ممکن است در یکی هلال دیده
شایسته است فقیه بگوید:رؤیت هلال در شهر(الف)آنگاه برای شهر(ب)
نکته دارد که ممکن است آفتاب در شهر(ب)زودتر غروب کند و هلال در
جایی از دنیا دیده شد اول ماه برای ما نیز ثابت است(حال میخواهد هلال
مسأله:در صورت مشاهدهء هلال در شهر(الف)،آیا اول ماه برای شهر(ب)نیز ثابت میشود؟بنابر رأی
برای مثال هنگامی که بین غیر اهل فن این سؤال مطرح میشود که آیا
مانند اینکه اگر کسی بخواهد بفهمد آیا 03 روز از اول ماه گذشته است یا نه،
گفتهاند،مانند اینکه اگر برای مثال هلال در مشهد مقدس دیده شود برای
تهران هم اثبات میشود و پذیرش اینکه اگر قول منجم یقینآور باشد باید به
این موضوع که با اینکه رؤیت هلال به توسط خود شخص یقینآور است ولی
اگر گفتهء منجم یقینآور باشد تکلیف روشن است و چنانچه قول او اطمینانآور باشد،در صورت کمانآور
برای مثال گاه هلال به قدری از خورشید و افق فاصله میگیرد که منجم بهطور قطع میگوید در صورت صاف بودن هوا،هلال دیده میشود و گاهی
نکتهء فقهی دیگر دربارهء موضوع شهادت به رؤیت هلال این است که
زمانی که کارشناسان بهطور قطع میگویند هلال دیده نمیشود،در تعارض با شهادت شهودی است که به رغم مساعد بودن هوا و داشتن ابزار و تجربه در"