چکیده:
در مقایسه محتوایی آثار مهم ادبیات عرفانی ایران و نیز تمام آثاری که صبغه عرفانی دارند، موضوعات مشترک فراوانی به چشم میخورد که بحث تقابل عقل و عشق یکی از آنهاست و می توان از آن به رویارویی فلسفه و عرفان نیز تعبیر کرد. در این منازعه بخش قابل توجهی از غوغای کارزار عقل و عشق شاعران متوسطی هستند که تنها با سلاح تقلید و تکرار اندیشههای خردستیز در میدان ظاهر شده اند و نه از روی باورهای برخاسته از تجربه های عرفانی. آنها صرفا از دیدگاه ذوقی و شاعرانه و با تکیه بر سنت های ادبی، عشق را بر عقل ترجیح داده اند لیکن در میان انبوه این شعرا، شاعران معدودی را نیز سراغ داریم که با افکار متعالی عرفانی در این مصاف قد علم کرده اند و اندیشه های خردستیز و فلسفه گریز در کلام آنها به شکل بنیادین و به عنوان یک باور استوار، و نه از روی تقلید و تکرار مطرح می شود. در میان شاعران دسته اخیر، حافظ به دلیل تجلی اندیشه های خردستیز در نهان و آشکار شعرش جایگاهی ویژه دارد. با توجه به شعر و اندیشه حافظ اگرچه انتظار نمی رود مقام و دلبستگی های عرفانی حافظ با آنچه ما از مولانا وعطار سراغ داریم، پهلو بزند لیکن حضور اندیشه های عرفانی و به تبع آن باورهای خردستیز در کلام او به قدری پررنگ است که اگر او را به عنوان شاعری عارف- نه عارفی شاعر- در سلک این بزرگان یاد کنیم، سخنی به گزاف نگفته ایم. در این مقاله جلوه های مختلف خردستیزی در دیوان حافظ که در لباس ذم عقل جزئی، نفی فلسفه و حکمت فلسفی، نفی علوم مکتبی و مدرسی و توصیه به مستی رخ می نماید، بررسی شده است.
The debate between wisdom and love is one of the most important and contemplable topics in the valuable texts of persian verse and prose. Whe we investigate the persian poetry، it will be observed that to deal with such debatable topic، a large number of poets have abandoned the immitation and repetition of antireason and antiphilosophical thoughts of great poets and philosophers. This immitation goes with their mystic ranks and experiences. However among these poets، we can find few poets in whose thoughts there are higherspiritual thoughts، antireason debate، and antiphilosophicality، whether this be manifested overtly or covertly in their speech or writing fundamentally as a firm thinking، but there is not any place for immitation and repetition. These antireason beliefs which are the results of their fine spiritual greatness. As an example، the manifestation of antireason thoughtseither overtly or covertly- in the poems of Hafiz has given him a special status. This paper aims at investigating various dimesions of antireason in the Divan of Hafiz، referring to the unapproveed characteristics of wison، statement of wisdom in capabilities in the discovery of secrets، rejection of philosophy and philosophical knowledge، learned sciences، recommendation of drunkness by Hafiz.
خلاصه ماشینی:
در بحث خرد ستیزی در ادبیات عرفانی ایران،باید درنظر داشت که عرفا ومتصوفه در جهت معرفی راه کشف و شهود و شناخت قلبی بهعنوان کاملترین راه درمعرفت حق،تنها با عقل جزئی و اندیشههای فلسفی مبارزه نکردهاند بلکه دامنۀ اینمخالفتها به ستیز با علوم رایج و مفید در حیات بشری نیز کشیده شده است و علومیچون ریاضیات،طب و طبیعیات و...
با نظری خوشبینانه میتوان این مخالفتها را اینگونه توجیه کرد که صاحباناین اندیشهها در باطن به اهمیت علوم ظاهر واقف بودهاند و مضامین قرآنی و احادیثنبوی و کلام بزرگان دین را در لزوم آموختن علوم مفید،بهتر از هرکس دیگر شنیده وبدان معتقد بودهاند لیکن عرفا برای آنکه ذهن مردم را به معرفت الله بیشتر جلب کنند واز دلبستگیهای مردم به علوم ظاهر که اشتغالات و فریفتگیهای خاص خود را بهدنبال دارد بکاهند،درصدد کماعتبار جلوه دادن این علوم برآمدند تا مبادا با گرایشمردم به این علوم و اعجاب آنها در پیش دانش فلاسفه،حضور معشوق در چشم و دلآنها کمرنگ شده،دانش را به چای بینش برگزینند.
الف:اسرار حکیمانه تأمل در آفرینش و مظاهر شگفتیآور جهان هستی چون مصلحت بدیع آسمان،معمای دهر،حوادث پشت پردۀ فلک،علت و غایت خلقت و نهایت امور جهان وانسان که ذهن و اندیشۀ اغلب متفکران از جمله شاعران آشنا با حکمت از قبیل عمرخیام و جلال الدین مولوی را به خود معطوف و مشغول داشته،در سخن حافظ نیزبهعنوان راز و معما مطرح شده و غالبا از حل آنها از طریق عقل و علم،اظهار حیرت وعجز گردیده است(اجلالی،1376:3)حکمت و علم و عقل و فهم رسمی معمولیچون متکی به حواس و دیگر وسایل درک و عقل نظری جزئی هستند،راهی نمیتوانندبه پشت پرده باز کنند و واقعیت را برای ما توضیح،تعریف و اثبات نمایند(جعفری،مجموعه مقالات 1371:199).