چکیده:
هنگامی که در سال 1951 امکان بالقوه استفاده از کامپیوتر در بازیابی اطلاعات مطرح شد، «مورتیمرتوب» 3P}این عقیده را مطرح کرد که یک ترکیب 4P} (نحو)ساده ماشینی را میتوان به طور مؤثر جایگزین ترکیب نسبتا پیچیدهای کرد که در آن زمان برای ساخت سرعنوانهای موضوعی به کار میرفت.فرق بین زبانهای پیشهمارا و پسهمارا برای ساخت سرعنوانهای موضوعی در این است که اولی از ترکیب معمولی و رایج برای سرعنوانی موضوعی استفاده میکند در حالی که زبان دومی، برای تهیه سرعنوانهای موضوعی از ترکیب ماشینی با استفاده از عمکردهای بولی 5P} بهره میجوید.در خلال انقلاب کامپیوتری، بازیابی اطلاعات دچار تحول شده و استفاده از زبانهای پسهمارا عمومیت یافت؛اما در عین حال پدیدهای متضاد در حال شکلگیری بود یعنی توسعه زبانهای 6P}نمایهسازی رشتهای 7P}زبانهای نمایهسازی رشتهای مثل«پرسی»پیشهمارایی را تا آنجایی که از لحاظ منطقی امکانپذیر باشد به کار میگیرد، در این حالت لازم است که سرعنوانهای موضوعی را به گزارههای موضوعی 8P}که معادل و بیانگر موضوعهای اسناد هستند تعمیم داد.از آنجایی که از نیمه قرن حاضر تجزیه و تحلیل موضوعی بیشتر مدنظر قرار گرفته است.این مقاله، ابتدا به ریشههای تاریخی آن پرداخته و سپس مشکلات و محسنات پیش و پسهمارایی در فهرستهای پیوسته کنونی را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
"در خلال انقلاب کامپیوتری، بازیابی اطلاعات دچار تحول شده و استفاده از زبانهای پسهمارا عمومیت یافت؛اما در عین حال پدیدهای متضاد در حال شکلگیری بود یعنی توسعه زبانهای 6P}نمایهسازی رشتهای 7P}زبانهای نمایهسازی رشتهای مثل«پرسی»پیشهمارایی را تا آنجایی که از لحاظ منطقی امکانپذیر باشد به کار میگیرد، در این حالت لازم است که سرعنوانهای موضوعی را به گزارههای موضوعی 8P}که معادل و بیانگر موضوعهای اسناد هستند تعمیم داد.
تهیه پیشینههای مستند نه تنها برای اصطلاحات واژگان اصلی لازم است(مثلا برای بلوکهای ساخته شده با استفاده از یک زبان نمایهسازی همارا)، بلکه برای هر رشتهای که از طریق ارتباط دادن اصطلاحات و بر طبق قوانین ترکیب زبان مورد نظر به وجود میآید، تهیه یک پیشینه مستند نیز لازم است، با توجه به این مورد بدون شک در مییابیم که تعداد پیشینههای مستند لازم برای یک زبان پیشهمارا خیلی بیشتر از یک زبانپسهماراست.
اگر تصمیم گرفته شد که از زبانهای پیشهمارا استفاده شود (یا استفاده از آن ادامه یابد)، آنگاه این سؤال مهم پیش میآید که«تا چه حد و به چه طریقی اصطلاحات بایستی همارا شوند؟»یا مثلا آیا لازم است که دقت بازیابی زبان پیشهمارا تا آن حد افزایش یابد که اصطلاحات جغرافیایی و تقسیمات شکلی موجود رد رشتههای موضوعی را نیز شامل گردد؟یا اینکه میتوان با کمی صرفهجویی مالی آنها را به طور جداگانه موضوعبندی کنیم؟و یا اینکه چه متنی میتواند بهترین اخص بودن، (به تصویر صفحه مراجعه شود)القاپذیری و یا بیانگری را ارائه کند؟نظریهپردازان موضوعی در حال حاضر مواجه با مشکلترین، جالبترین و پیچیدهترین مسائل بازیابی اطلاعات هستند که سؤالهای فوق الذکر بیانگر بخشی از آنها هستند."