خلاصه ماشینی:
"به علاوه جمهوریاسلامی ایران به عنوان یکی از مهمترین کشورهای خاورمیانه چه نقشی را تاکنون ایفا نموده و یا میتوانسته ایفاکند؟آیا دولتمردان ما منفعلانه عمل نمودهاند یا با حالتیانفعالی با این سازمان بین المللی برخورد داشتهاند؟و درانتها،این فرضیه مطرح میشود که آیا دیوان کیفری یکسازمان مرده متولد شده است تا صرفا ویترین حسننیت ابرقدرتهای دنیای امروز پر شود یا اینکه میتوانرهیافتهایی برای پویاتر نمودن نقش دیوان در رسیدگیبه جنایتهای مجرمین بین المللی پیدا نمود؟ فصل اول:تاریخچه و عوامل تشکیل دیوان در این فصل ابتدا مبانی و زمینههای وجوبی تاسیسدیوان،سپس وقایع تاریخی منجر به تشکیل دیوان وسرانجام علل و عوامل ظهور دیوان مورد بررسی قرارمیگیرند.
این رویه تا 450 سال بعد مسکوت ماند تا اینکه بعداز جنگ جهانی اول به موجب موادی از معاهده ورسای(1919)قرار بر تشکیل دادگاهی کیفری برای محاکمهویلهلم دوم-امپراتور آلمان-به علت تجاوز به اخلاقبین المللی و معاهدات،شد؛که این امر با فرار وی بههلند و عدم استردادش عملا منتفی گردید.
ولی در حال حاضر با توجه به نبود تعریف دقیقمنافع عدالت مندرج در ماده 53 اساسنامه دیوان واینکه دیوان کیفری بین المللی یک تاسیس حقوقی تازهتشکیل است و هیچگونه رویهای در اینگونه موارد؛یعنی تعلیق تدابیر تحقیقی یا تعقیبی ندارد،ازاینروتصمیم دادستان در قضیه اوگاندا(صدور کیفرخواست)در واقع اولین تصمیم قضایی دیوان میباشد که بهمنظور ایجاد توازن میان تحقق صلح و اجرای عدالت درجریان یک درگیری مسلحانه جاری منجر به ارتکابگسترده جرایم بین المللی،اتخاذ میشود."