خلاصه ماشینی:
"این دسته که مسائل و ضوابط اقتصادی مابین کشورهای پیشرفته وجوامع عقبمانده و یا در حال رشد را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهاند با تذکرمسائلی از قبیل فقر و ثروت،درآمد سرانه جوامع مختلف،انفجار جمعیت تاسال 2000 و رشد اقتصادی ممالک متفاوت و تحولات اقتصادی عصر حاضردر همق مشکلات غوطهور شده و با ارائه نظریات و روشهای نوینی برایسعادتمند شدن جامعه بشریت بزرگترین خدمات را بعالم انسانیت ارائهمینمایند شخصیتهای مشهور و نامآوران این دسته از علمای اقتصاد بهترتیبعبارتند از: 1-گالبریت امریکائی HTIARBLAG 2-میردال سوئدی LADRYM 3-کوزنتس شوروی الاصل مقیم امریکا STENZUK گروه چهارم دسته چهارم دانشمندانی هستند که در دانشگاهها و یا موسسات بزرگبوظیفه خود اشتغال داشته و مسائل اقتصادی قرن بیستم را ازلحاظ کلیمورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار میدهند.
فلسفه اقتصاد و تضاد عقاید علمی و عملی از هنگامی که کارل مارکس کتاب مشهور خود را بنام سرمایه منتشرنمود تا امروز فرضیات و عقاید اصولی علمای اقتصاد و نتیجهگیری نهائیآنها عملا مورد شک و تردید بوده است،مارکس با تجزیه و تحلیل دقیقیاز تاریخ سرمایهداری و اقتصاد معتقد به جبر زمان بود و اینطور نتیجه گرفتکه جامعه بشریت از داوران شبانی به بورژوازی،سرمایهداری،کمونیستیخواهد گرائید و اینطور استدلال نمود که اولین تحول اقتصادی خواهو-ناخواه در یک جامعه صنعتی مانند امریکا روی خواهد داد،لیکن حوادثبعدی نشان داد که پیشبینیهای مارکس اشتباه بوده است بدین معنی کهانقلاب کارگری مارکس بهیچوجه در جامعه امریکا پیش نیامد بلکهبرخلاف معمول این دگرگونی در یک محیط بورژوازی و نیمه صنعتی مانندروسیه شوروی اتفاق افتاد."