چکیده:
در منابع شناخت اقتصاد سرمای هداری، وحی و امور غیرقابل تجربه جایگاهی ندارد. ما د یگرای ی در مبا نی
فلسفی آن اصل اساسی است. وظیفه علم اقتصاد، کشف قوا نین طبیع ی است و شناخت حس ی تجرب ی و
تحلی لهای عقلی برای رسیدن به ح قیق ت کا فی هست ند. در ای ن دی دگاه انسان موجو دی ما دی است و
مصر فکننده انسانی خودخواه، ماد یگرا و به دنبال حداکثرسازی مطلوبیت به معنای لذ تگرایی است. در
اقتصاد اسلامی، گرچه نزدی کترین منبع برای کسب معرفت حواس ظاهری است؛ اما دستگا ههای ادراک
انسان برای شناخت راه سعادت، به هدایت الهی نیاز دارد. مرگ چیزی جز انتقا ل از این جهان به سرای
جاودان نیست و دنیا مزرعه آخرت است. انسان در پرتو تربیت اسلامی، فردی پویا، مسئولی تپذیر ، توانا و
امان تدار نعم تهای الهی است.
لذت » آشنایی با شیوه تشویق و ترغیب مومنان برای انجام عمل صالح نشان م یدهد که قرآن کریم بحث
را امری مفرو غعنه گرفته است. م یتوان گفت لذت در موارد لحظ های و کوتا همدت نیز ب هکار « و الم با دوام
م یرود؛ اما سعادت فقط درباره لذ تهای پایدار یا به نسبت پایدار کاربرد دارد. مصر فکننده مسلمان به دنبال
لذت پایدار (سعادت) است. نظریه تقاضا در صورتی اسلامی است که با مبانی معرفت شناختی، جها نشناخ تی
و انسا نشناختی اسلام سازگار، لذت و رنج ابدی را ملاک انتخاب و منابع و امکانات محدود به خو بی با
رعایت ارز شهای ایجابی و سلبی اسلامی و رعایت حقوق دیگران تخصیص داده شود.
تحقیق پی شرو به روش توصیفی تحلیلی به دنبال اثبات این نظریه است که با توجه به مبا نی و اصول
اسلامی، تقاضای مصر فکننده متمرکز بر کالاهای ضروری، محدود به دو کرانه حد کفاف و اسراف بوده
و کشش ک متری دارد
In the cognitive sources of capitalist economics، there is no place for Revelation and facts which cannot be experimented. Materialism is a basic principle in its philosophical foundations. The science of Economics is responsible to explore natural laws. Sensuous experimental cognition and logical analyses are enough in order to achieve reality. In this school man is a material being and a consumer is a person who is selfish، materialistic and is after maximization of utility meaning devotion to pleasure (hedonism). In Islamic economics، although the nearest source of achieving cognition is the senses، in order to understand the path of achieving bliss man's cognitive tools are needful of Divine guidance.
Death is nothing but a transfer from this world to an eternal resting place.
This world is just a cultivation land for the next one. Man under Islamic training and upbringing is an individual who is dynamic، responsible،strong and entrusted with Divine bounties.
Learning about the ways of inspiring and persuading the faithful towards performance of good actions shows that the Holy Quran takes "durable pleasure and pain" for granted. It can be said that pleasure is also used in short-term instances but bliss (s'aadat)، however، is only used for stable or relatively stable pleasures. A Muslim consumer is after stable pleasures (s'aadat). Theory of consumption will only be Islamic if it is compatible with the fundamentals of Islamic istemology، worldview and anthropology، the selection criterion is eternal pleasure and pain and limited resources are efficiently allocated paying due regard to positive and negative values in Islamic teachings and the rights of other people.
This article، using a descriptive-analytic method، wants to prove this opinion that: Considering Islamic fundamentals and principles، demand of a consumer must be focused on necessary goods، must be confined within two limits of 'enough for sustenance' (hudd-e-kifaf) and extravagance (esraf)،and must be less elastic.
خلاصه ماشینی:
نظریه تقاضا در صورتی اسلامی است که با مبانی معرفت شناختی،جهان شناختیو انسان شناختی اسلام سازگار،لذت و رنج ابدی را ملاک انتخاب و منابع و امکانات محدود به خوبی بارعایت ارزشهای ایجابی و سلبی اسلامی و رعایت حقوق دیگران تخصیص داده شود.
در مقاله پیشرو کوشش بر این استتحلیل کند که نظریه تقاضا در صورتی اسلامی است که با مبانی معرفت شناختی،جهان شناختی و انسان شناختی اسلام سازگار،لذت و رنج ابدی را ملاک انتخاب و منابع وامکانات محدود خود را به خوبی با رعایت ارزشهای ایجابی و سلبی اسلامی و رعایتحقوق دیگران تخصیص دهد.
&%04006SQEG040G% لذت و رنج ابدی معیار سعادت از آنجا که زندگی خالی از درد و رنج وجود ندارد میتوان گفت:سعادتمند در این جهانکسی است که لذتهای وی از نظر کیفیت یا کمیت نسبت به درد و رنجهایش برتری وفزونی دارد؛بنابراین،ملاک سعادت و شقاوت در بینش انسانی اسلامی،لذت و رنج ابدیاست،به این معنا که اسلام در معنای سعادت و شقاوت تغییری نمیدهد و در این بارهمفهوم جدیدی مطرح نمیکند که از دسترس درک و فهم مردم به دور باشد؛بلکه سعادترا به همان معنای رایج،لذت پایدارتر و شقاوت را به معنای عرفی،رنج و الم بیشترمیداند؛اما در مصداق آن دو،تغییر میدهد و چون لذایذ و آلام دنیوی دوام و ثباتی ندارد،لذایذ و آلام ابدی جهان آخرت را به عنوان مصداقهای صحیح و حقیقی سعادت و شقاوتمطرح میکند(مصباح یزدی،1376،ص 29).
بنابراین نظریه تقاضا در صورتی اسلامی است که با مبانی معرفت شناختی،جهان شناختی و انسان شناختی اسلام سازگار،لذت و رنج ابدی را ملاک انتخاب و منابع وامکانات محدود خود را به خوبی با رعایت ارزشهای ایجابی و سلبی اسلامی و رعایتحقوق دیگران تخصیص دهد.