چکیده:
اختیار معامله ب هعنوان یکی از ابزارهای مشتقه ، در بازارهای مالی اهمیت فراوانی داشته و استفاده وس یعی از
این معامله انجام م یگیرد و بررسی فقهی حقوقی معامله پی شگفته امری ضرو ری است. در مق ال ه پ ی شرو
نگاهی جدید و نو به بحث فقهی این معامله شده است و را ههای بیع حق و مبادله تعهد ب هعنوان را هه ای
تصحیح اختیار معامله رایج و را ههای وکالت، هبه معوضه و اسقاط حق ب هعنوان را هح له ای ج ایگزین
بررسی شده است. راه بیع حق با اشک ا لهایی روب هرو است،گرچه کشف مصداق برای حق بر ای رفع نی از،
براساس برخی مبانی قابل پذیرش است و تصحیح معامله در قالب اعطای پول در برابر تعهد را م یتوا ن با
تمسک به ادله عام عقود تصحیح کرد. وکالت و هبة معوضه ممکن است ب هعنوان را هحل ج ایگزین مطرح
شوند؛ اما با فضای بازار مشتقات قرابتی ندارند. در پایان اعطای پول در برابر اسقاط حق ب هعنوان سومین راه
جایگزین فاقد اشکال دانسته شده است. در مقاله پی شرو غرر ب هعنوان یکی از مه مت رین ایراده ا به اخ تی ار
معامله مطرح و پاسخ داده شده و معاملات بازار ثانوی نیز قابل تصحیح دانسته شده است.
روش مقاله در بررسی موضوع، توصیف ی تحلیلی و اسنادی است. ویژگی را هح لهای پذیرفت هشد ه ای ن
است که با مبانی مشهور فقیهان سازگاری دارد و قابل اجرا در بازارهای مالی است.
Being one of the derivative instruments، 'options' hold a great importance and are widely in use in the financial markets. Therefore a jurisprudential study of these instruments and contracts is a necessity. The present article takes a new look at the jurisprudential and legal discussion of such transactions. It analyzes the transactions of 'Sales of Right' and 'Exchange of Promises' as correct
solutions for prevailing option contracts and ways of 'Agency'، 'Conditional Gift' and 'Waiver of Right' as alternative solutions. Sales transaction consists of some objections. Though finding an instance for right of fulfillment of need،based on some principles is acceptable، and validation of the transaction in framework of paying money against promise can be justified by relying upon the general arguments of contracts، and agency and conditional gift can be suggested as alternative solutions، but it is not close to the environment of derivative market. In the end payment of money against waiver of right has been presented as the third alternative solution، free of any objections. "Gharar"،in this article، has been considered as the most important objection on 'option contracts'. Transactions in the secondary market have been shown as valid.
Method adopted by the article to study the subject is descriptive-analytic based upon ocumentary evidence. Main feature of the accepted solutions is that they agree with the popular principles of Islamic jurists and are executable in financial markets.
خلاصه ماشینی:
سپس باید دید اختیار معامله میتواند از مصداقهای بیع حق باشد؟ جواز و عدم جواز بیع حق یکی از بحثهای مهمی که بین فقیهان مطرح است این است که آیا لازم است مبیع ازاعیان باشد یا اینکه اگر عین نبود؛به طور مثال،حقی از حقوق یا منفعتی در قالب بیع مبادلهشد صحیح است؟فقیهان دو دسته هستند.
اختیار معامله،مصداق بیع حق با در نظر داشتن مقدمات پیش گفته وقت آن رسیده که ببینیم براساس مبنای جواز بیع حقمیتوان اختیار معامله را مصداق«بیع حق»دانسته آن را تصحیح کرد؟در این باره دو نظروجود دارد که هر یک به همراه استدلالهای مربوطه ذکر میشود: الف)اختیار معاملهمصداق بیع حق نیست ممکن است گفته شود اینکه شخصی مجاز است خانهاش را به دیگری بفروشد،ملازمهایبا صحت انتقال به دیگری ندارد.
اشکال و پاسخ اگر اشکال شود تعهد،مصداق شرط ابتدایی است و شرط ابتدایی براساس نظر مشهور لزوموفا ندارد(بجنوردی،1391،ج 3،ص 325)؛بنابراین در سررسید برای طرف مقابل حقانجام بیع پدید نمیآید؛در پاسخ باید گفت که اینجا مصداق شرط ابتدایی نیست،در اینجاواگذار کننده اختیار فقط به طرف مقابل قول نداده؛بلکه با وی قرارداد منعقد کرده و دربرابر گرفتن پول از وی متعهد شده است.
اگر معامله اختیارمعامله را د رقالب هبه معوضه یا گرفتن وجه در برابر اسقاط حق یا در برابر تعهد تصحیحکردیم نیز بیع آن در بازار ثانوی مصداق بیع حق بوده و در صورت قائل شدن به جواز بیعحق،فاقد اشکال است؛زیرا در تمام صورتهای پیش گفته برای پرداختکننده وجه،حقپدید میآید و جایز است که آن را بفروشد.