چکیده:
تاریخنگاری فارسی عهد حاکمیت تیموریان، از چشمگیرترین جنبههای تمدنی ایران دورة پس از مغول به شمار میآید. تاکنون بسیاری از آثار و متون تاریخنگاری این دوره، شناسائی شده و به چاپ رسیده است. پارهای هم که مجال انتشار نیافته، از بخت پژوهشهای محققان تاریخ و ادبیات برخوردار شده است. اما چنان که از محتوای متون این دوره برمیآید، در مورد برخی آثار این دوره تنها اشاراتی در متون برجای مانده که دلیل اهمیت و اعتبار آنها بوده است. با این همه، به دلیل در دست نبودن آن نسخهها، آگاهی ناچیزی در موردشان به دست میآید. پژوهش در زمینة این دسته آثار، بسیار دشوار و شاید تنها از لابهلای متون همزمان و گاهی متون متأخر میسر باشد. هدف این مقاله، شناسائی و بررسی یکی از متون ناشناختة این دوره به نام تاریخ فرخی است که به عنوان منبعی معتبر در مطلع سعدین و مجمع بحرین یکی از متون عهد تیموری، مورد استناد قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"(سمرقندی، 1946؛ سمرقندی، 1949) از آنجا که در مورد این اثر اشارهای در متون کتابشناسی سدههای گذشته (حاجی خلیفه، 1414؛ آقابزرگ طهرانی، 1372) و پژوهشهای تاریخی دیده نمیشود و حتا در چاپ اخیر نوائی نیز در این باره بحث نشده است، میباید نخست در زمینة موضوعیت و قابل طرح بودن مسئله، با چند پرسش پایهای پیشرفت: نخست این که آیا این اشاره را میتوان صرفا اشتباه چاپی، تصحیف و خطای کتاب نسخه یا نسخههای مورد استفاده به شمار آورد و بیاعتنا از آن گذشت؟ آیا از سیاق و بافتار گزاره، میتوان این چنین فهمید که منظور نویسنده از عبارت «در تاریخ فرخی»؛ عوض ارجاع و استناد به اثری از دیگران، فرخنده و مبارک شمردن زمان رخداد بوده است؟ پرسش اول: به این منظور باید به نسخههای بیشتری از این اثر سرکشید و به مقایسه و بررسی اختلافات آنها پرداخت.
از آن جا که احتمال یکی بودن تاریخ فرخی با ظفرنامة یزدی، به این دلیل که نام دقیق این کتاب را سمرقندی پیشتر ذکر کرده و نیز روایت آن با روایت حاضر متفاوت است، بسیار بعید مینماید؛ بنابراین میتوان تصور کرد که سمرقندی، به روایت یزدی اطمینان چندانی نداشته یا به عبارت دیگر، منبع معتبرتری (یعنی همان منبع مورد توجه این مقاله، تاریخ فرخی) را در دسترس داشته که در پایان رونویسی خود از زبدةالتواریخ، با اشاره به تاریخ واقعه، نام آن را فاش ساخته است.
اما چرا سمرقندی روایتهای بیشتری را از این اثر مورد توجه قرار نداده و یا رونویسی نکرده است؟ آیا مطالب تاریخ فرخی، دربرگیرندة ملاحظاتی بوده که با سیاستهای حاکمان تیموری هم جهت و همسو نبوده است؟ چنان که از بخش نخست روایت یورش تیمور به اصفهان ملاحظه گردید، سمرقندی ناگفتهای از این رویداد را نقل کرده که بجز ابن عرب شاه، دشمن تیمور، همة مورخان یاد شده، به نوعی از نقل آن شانه خالی کرده بودند، یعنی مسئلة آزار مردم اصفهان به دست مأموران تیموری و تحریک شدن مردم به قیام."