چکیده:
روندنوگـراییعلمــی، اجتعــی، و فرهنگــی دردورٔهقاجــار باتاسیـس مـدارس ویـژهای مانند دارالفنـون و مجمع الصنـایع همراه است . در مورد دارالفنـون کم و بیش مطالب درخوری در دست است ، اما در مورد مدرسه مجمع الصنایع ،اطلاعاتزیادیوجودندارد.این مدرسه ،دردورٔهمیرزتقیخان امیرکبیروبراساسالگویکهن تولیدخردهکالاییدربیوتاتسلطنتیبرپاشد تا مانند موسسه ای پیشگام در راهاندازی برخی رشته های جدید تولیدی و فناورانه ،و یا احیا و ارتقای برخی رشته های تولیدی از رونق افتاده در دورٔه ناصریعمل کند.این تجربه ،درعرصه سیاست گذاریدرحوزٔهفناوری،تجربه ای منحصربه فردبود.دراین مقاله ،تاریخچه وروندتحولاتاین مدرسه مورد بررسیوتحلیل قرارمیگیردوازاین رهگذر، موضوعتجربهمزبوربه عنوان تداومالگویکهن تولیدکارگاهیسلطنتی،دردورٔهقاجار،ارزیابیمیشود. پژوهش حاضردرصددپاسخ به سوالاتزیراست : ۱)مدرسهمجمع الصنایع تاچه اندازهمتاثرازالگویتشکیلاتبیوتاتوتا چه اندازهتجربه اینوین بود؟ ۲)علل تاسیس مدرسه چه بود؟ی، ۳)تاسیس مدرسهمجمع الصنایع چه تاثیرمشخصیدرفضایفناورانه ،ه وفرهنگیآندورانداشت ؟ تجربهمدرسهمجمع الصنایع رامیتوانکوشش دربارقاجاربرایبازسازیو نوسازی بخش تولیدکالاییبیوتات دانست و تاسیس آنباهدفاستقرار، بخشی نوین در تولید کالا و سازمان صنفی مربوط صورت گرفت تا از این رهگذرهزینه هایدربارکاهش یافته وبرخیپیشه هاوصنایع نوین ترویج شوند.سکوت منابع درموردمدرسه وعملکردآنوافت وخیزورکوددر فعالیت های مدرسه امکان تاثیرگذاری موثر آن در فضای تولید حرفه ای و تحولنظامتولیدشهریکشورراسلب کردهبود. نتیجه گیری:نتیجه تحقیق نشانمیدهدتجربه برپاییمجمع الصنایع ادغام گرایش تجربیپیشینیدرسرمایه گذاریحکومت درعرصهتولیدشهریو بهرهگیریازتجربیاتنوین غربدراین زمینه بود.اگرچه روندبرنامه ریزیو سیاست گذاریحکومت دراین زمینه نیز، ماننددیگرزمینه ها،بامشکلات ساختاریوموانع مختلف روبه روگردیدوازبه سرانجامرسیدن تحولیکه خواست اولیه ازبنیانآنبود،تحقق نیافت .
خلاصه ماشینی:
برپایی مدارس دارالفنون و مجمع الصنایع براساس تجربة علمی و فنی اروپاییان بود و طرز اداره و سازماندهی آنها الگویی دو بخشی داشت : از یکسو در ساختار بیوتات تعریف شدند و از سوی دیگر، تابع مقتضیات خاصی بودند؛بدیهی است در ارزیابی ساختار و عملکرد تشکیلات مزبور باید به این مهم توجه کرد.
فرازهای مهم این سند که منعکس کننده سیاست کلان در این زمینه میباشد، چنین است : برنامه ریزی به منظور ساماندهی مکانی اعضای یک صنف (مانند صحافی )در مراکز شهری ؛تشویق سرمایه گذاری بخش خصوصی در تأسیس فضاهای مناسب کسب و کار(بازار حرفه ای )؛[همچنین ] مقرر شد این صنف در تهران در بازار جدیدی استقرار یابند که حاج علی تاجر اصفهانی ساخته بود (افشار،١٣٧٨،ص ٩)؛سیاست تخصص گرایی اهل حرف وپرهیزازکارهای متفرقه ،مانندمنع صحافان ازساخت فانوس ، فروش کاغذ،تذهیب (افشار،١٣٧٨،صص ٩-١٠) یا منع دیگر حرف (کاغذ فروش و کتابفروش ) از دخالت در کار صحافی ؛ استانداردسازی تولید کالا و تنظیم روابط مؤثر بین فروشنده و مشتری ( از جمله بیست و چهار نمونه جلد در طرح ها و قیمت های مختلف تهیه و به صحافان داده شده بود تا با مشتری یکسان رفتار شود)(افشار،١٣٧٨،ص ٩)؛ تأمین سرمایه لازم با عنوان قرض برای ارتقای کسب و کار پیشه وران ؛ توجه به تربیت شاگرد در حرف مختلف ؛ انجام آزمایش برای انتخاب استادکاران زبده و تشویق آنان برای ارتقای حرفه خود؛ برقراری انحصار در تولیدات یک صنف ؛ و رواج جلدسازی فرنگی نزد صحافان ایرانی .