چکیده:
با روی کار آمدن محمدرضا پهلوی و اعتماد بیش از حد به فرقة انحرافی بهائیت با هدف جلوگیری از نفوذ اسلام شیعی، این فرقه ضاله آرام آرام در عصر پهلوی رشد کرده و بیشتر مناصب دولتی را به چنگ آورد. حسن ظن شاه و حمایتهای خارجی استعمارگران از این گروه ضاله، باعث شد ایران اسلامی، سرزمین امنی برای آنان گردد؛ ولی با درایت و هوشیاری امام خمینی( و همراهی نیروهای مردمی، انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت و همة اهداف و برنامههای آنان با شکست مواجه شد. در این مقاله، در صدد افشای حمایتهای محمد رضا پهلوی و معرفی عوامل با نفوذ بهائی در دوران سلطنت او هستیم. نیز بیان میکنیم که شاه با حمایتهای عوامل خارجی، چگونه دین و کشور اسلامی ما را به سوی نابودی پیش میبرد.
خلاصه ماشینی:
"تمام اینها نشانههای پیوندهای مستحکم و آشکاری است که بین سران بهائی و دولت پهلوی بود حتی هم زمان با دوران نهضت ملی نفت به بعد، به ویژه سال 1332ش فعالیت گسترده و سازماندهی شدهای از سوی بهائیان ایران در ارتباط با رژیم اشغالگر قدس آغاز شد.
وی نقش مهمی در تحکیم مواضع بهائیان ایران داشت و با نفوذ زیاد نزد شاه، بهائیهای زیادی را به مقامات عالی کشور رساند؛ از جمله امیرعباس هویدا و …؛ توسط وی بود که صدها افسر بهائی وارد ارتش شده حسین فردوست، پیشین، ج1، ص202.
در سال 1347 در یکی از کمیسیونهای فرقه بهائیت، سخنگوی کمیسیون پس از ابراز خرسندی از پیروزی ارتش اسرائیل غاصب در جنگ با اعراب گفت: پیشرفت و ترقی ما بهائیان این است که در هر اداره ایران و تمام وزارت خانهها یک جاسوس داریم و هفتهای یک بار از طرحهایی که تهیه شده و به وسیله دولت که به عرض شاهنشاه آریا مهر میرسد، گزارشاتی در زمینه طرح به محفل روحانی بهائی میرسد … .
با حمایتهایی که شاه از این گروه میکرد و پستهای اجرایی و مقامهایی دولتی که بهائیان به دست میآوردند ـ به ویژه از دهة قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ـ و حمایتهایی که از سوی استعمارگران ـ به ویژه آمریکا و انگلستان و رژیم غاصب اسرائیل ـ باعث شد ایران سرزمین امن و پر از نعمت برای بهائیان شود."