چکیده:
پدیده جهانی شدن با ایجاد دگرگونی در ابعاد مختلف زندگی ـ به ویژه بعد فرهنگی جوامع ـ مسألهای است که خواه نا خواه ذهن تحلیلگران اجتماعی را به خویش مشغول کرده است. بر این اساس، بیشترین دلمشغولی تحلیلگران، متمرکز بر آسیبهای فرهنگیای است که جهانی شدن در جوامع ایجاد میکند. با این وصف، نگارنده بر آن است که به بررسی آسیبهایی بپردازد که جهانی شدن میتواند برای فرهنگ مهدوی ایجاد میکند، لذا با بررسی پیامدهای جهانی شدن در عرصه فرهنگی، آن را در چالش با فرهنگ مهدوی دانسته و معتقد است از آن جا که در شرایط کنونی، این جریانهای مدرنیستی و پست مدرنیستی هستند که جهانی شدن را مدیریت و رهبری میکنند، لذا گسترش دهندۀ باورها، ارزش ها، هنجارها و نمادهایی هستند که غالبا در تقابل با فرهنگ مهدویت بوده و بنابراین ویژگیهایی چون جهان شمولی، دینی بودن و آرمان شهری بودن آن و همچنین کارکردهای این فرهنگ را با چالش جدی روبه رو میکنند.
The Globalization Phenomenon with making changes in different dimensions of life – in particular، the cultural dimensions of societies – is a problem that whether or not has attracted the mind of social analysts. Base on this، the most preoccupation of the analysts is focused on the cultural harms that the Globalization make for the societies. Yet، the writer is determined to examine the harms that the Globalization can make for the Mahdavi Culture. Therefore، with examining the results of Globalization in the cultural field، the writer sees it in challange to the Mahdavi culture and believes that ، due to the present condition، this is the Modernism and Post- Modernism actions that manage and lead the Globalizing; thus، they expand the beliefs، values، norms and symbols that are usually in opposition with Mahdiism and therefore، change the qualifications، and features like Mahdavi Universality، being religious، being Utopia، and also face this culture with serious challenges.
خلاصه ماشینی:
"» و بنابراین، فرهنگ مهدوی را میتوان در قالب دو برداشت اصلی بررسی کرد: نوع اول فرهنگ مهدوی، فرهنگ آرمانی است که در عصر ظهور، توسط امام( بر مبنای باورها و ارزشهای حقیقی اسلام،در جامعه جهانی تحقق خواهد یافت؛ بنابراین یک فرهنگ دینی جهان شمول و آرمانی را شکل میدهد.
بنابراین رویکرد، در چشم اندازی که فرهنگ مهدوی نیز ترسیم میکند، گسترش عدالت نمودی چشمگیر دارد؛ به گونهای که یکی از بزرگترین اهداف منجی در آخرالزمان برقراری عدالت در سراسر جهان مطرح شده است و کمتر روایتی در زمینه مهدویت میبینیم که در آن، به این موضوع پرداخته نشده باشد؛ آن گونه که از امام صادق( روایت است که میفرماید: هنگامی که قائم آل محمد( قیام میکند، به حکم داوود در میان مردم حکم میکند؛ در حالی که نیاز به گواه و شاهد ندارد.
در شرایط کنونی دو جریان اصلی مدرنیزم و پسامدرنیزم بیش از سایر جریانات، متولی امر جهانی شدن هستند و به همین سبب در تعارض آشکار با فرهنگ مهدوی قرار میگیرند؛ برای مثال یکی از مهم ترین ویژگیهای هستی شناسی مدرنیزم فردگرایی است.
در بعد دینی بودن نیز، بیتردید بسیاری از پیامدهای جهانی شدن گرایش به گسترش مادی گرایی و ماتریالیزم دارد، چرا که سکولاریزم« مدیریت جامعه و نظارت بر نهادهای اجتماعی را وظیفۀ عقل و دانش بشری دانسته و برای دین و اهداف و آرمانهای دینی در این امور سهم و نقشی قائل نیست» (ابوالقاسمی و سجادی، همان: ص65)."