خلاصه ماشینی:
"اگر چنین بازارهای متنوع و فعالی وجود داشت، بانکهای اسلامی میتوانستند از صاحبان سرمایه نقدی پول را وکالتا گرفته و بهوسیله خرید اوراق مشارکت و سهام، آن را در اختیار صاحب کاران اقتصادی قرار دهند و سود اوراق مزبور را پس از کسر حقالوکاله به سپردهگذاران دهند، در این صورت نیازی به عقود بانکی جهت تخصیص منابع بانک نبود بلکه بانکها با خرید اوراق مشارکت و سهام، منابع مالی در اختیار را در فعالیتهای مختلف سرمایهگذاری میکردند.
جایگاه بانکها در نظام اقتصادی اسلام با توجه به آنچه گذشت، رسالت اصلی بانکها تجهیز و تخصیص منابع پولی است و در نظام اقتصادی اسلام میتوانند عملیات زیر را انجام دهند: 1ـ ارائه خدمات بانکی 2ـ انجام مبادلات ارزی 3ـ سرمایهگذاری مستقیم 4ـ ایفای نقش واسطه در بازار ثواب 5ـ ایفای نقش واسطه در بازار مشارکت سرمایه نقدی از موارد فوق تنها مورد چهارم و پنجم نیاز به بحث دارد که در ادامه به این دو میپردازیم.
حال که چنین بازارفراگیری وجود ندارد بانکها میتوانند به سه صورت نقش واسطه را در بازار مشارکت سرمایه نقدی ایفا نمایند: 1ـ از صاحبان سرمایه نقدی وکالت بگیرند که سرمایههای آنها را به صورت مشاع در فعالیتهای مختلف از طریق عقود مشارکتی (مضاربه، مزارعه، مساقات، شرکت، جعاله و صلح) یا به صورت مستقیم سرمایهگذاری نموده و با داشتن حق مصالحه منافع بین بانک و صاحبان وجوه، حقالوکاله خود را کسر و مابقی منافع را بین صاحبان وجوه به تناسب مبلغ و مدت تقسیم نماید."