خلاصه ماشینی:
"با آن که جهانیشدن، پدیدهای صرفا اقتصادی نیست، اما اقتصاد با اهمیتترین بعد آن است و از آنجا که جهانیشدن روندی هدفدار است که در صورت ادامه یافتن به «آمریکایی شدن جهان» خواهد انجامید، و با توجه به تأثیرات مهم سیاستگذاریهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آمریکا در مورد این پدیده، از آن به «جهانیسازی» نیز میتوان یاد کرد.
از جنبه اقتصادی نیز اگر روندهایی مانند رشد تجارت جهانی، افزایش سرمایهگذاری خارجی، رشد تملکها و ادغامها، افزایش رقابت برای جذب سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی، جهانیشدن محصول یا تولید، تحول در روش تولید، نقش محوری WTOو نیز گسترش بیسابقه دامنه عملکرد چند ملیتیها را در نظر بگیریم، با توجه به برخورد گزینش شده در آزادسازی بازاها و کالاها به گونهای که دقیقا در آن عرصههایی که آزادسازیها متضمن منافع بیشتری برای کشورهای در حال توسعه است، ما با انواع کنترلها و محدودیتها روبهرو هستیم و بر عکس بیشترین فشارها برای آزادسازی در عرصههایی متمرکز است که دستاوردهای ناشی از آن به صورت کاملا یکسویه راهی کشورهای صنعتی میشود و میتوان معادل «جهانیسازی» را به عنوان معادلی رساتر برای مفهوم Globalization در نظر گرفت.
هواداران جهانی شدن لازم است مکانیزمهای عملیای عرضه دارند که از آن طریق بتوان خطرها و نتایج منفی ادغام اقتصادی را برای کشورهای جهان سوم کاهش داد و کشورهای پیشرفتهای را که بیشترین سهم تجارت جهانی را از آن خود کردهاند، وادار ساخت قواعد بازی را رعایت کنند، ولی هرگز چنین تضمینی وجود نداشته است و این کشورهای صنعتی هستند که شرایط را در همه مجامع و نشستها به کشورهای فقیر تحمیل میکنند؛ مثلا کشورهای پیشرفته از آزادی ورود و خروج سرمایه و گشادهدستی شرکتهای چندملیتی برای سرمایهگذاری در همه نقاط جهان دفاع میکنند؛ زیرا انباره سرمایه جهانی در اختیار آنها است و رقابتی شدن بازار سرمایه بینالمللی به سود آنها تمام میشود."