خلاصه ماشینی:
"آموزش و پرورش اگر از شکستهایش درس بگیرد خوب است،نه طرح کاد به یک برنامهی راهنمایی شغلی تبدیل شدو نه مربی امور تربیتی توانست مشاور بشود، چرا که اهدافی که براساس آن مربیان امور تربیتی به مدارس آمدند،با اهداف راهنمایی هماهنگ نبود،در واقع،میخواستند کسی باشد که گاهی کار راهنمایی انجام بدهد که گاهی هم انجام میداد اما اینکه چهقدر این کار مؤثر بوده یانه،مشخص نیست.
مشاوره تأسیس شد و داشت شکل میگرفت،ما یک دفتر راهنمایی تحصیلی داشتیم که برانمهها را سازماندهی میکرد، تحصیل کردههای این رشته آن جا بودند، متخصص دعوت میکردند و روی مسائل مختلف کار میکردند اما همهی اینها تعطیل شد و نتیجهاش این است که میبینیم-با توجه به شرایط فعلی، توصیهی شما چیست؟ *من چشمم آن نمیخورد به این زودیها کاری صورت بگیرد اما ما،این نشستها را با وزیر درخواست کردیم، گرچه معلوم نیست که موافقت شود.
وزارت آموزش و پرورش باید طالب برنامهی راهنمایی و مشاوره باشد بویژه اگر ما میخواهیم این نسل جوان را برومند و کارآمد کنیم ما الان داریم نسل جوانی را تربیت میکنیم که اغلبشان مهاجر کشورهای دیگر میشوند.
بعد من پیشنهاد دورهی فوق لیسانس مشاوره را دادم و برای آن برنامهریزی کردم و حالا این راه بسیار پررهرو شده است و من معتقدم که باید به کیفیت کار اینها توجه شود،در زمان حاضر،بحث متلاشی شدن خانوادهها در دنیا مطرح است،حدود 60 درصد طلاق در دنیا بویژه در کشورهای غربی،و حدود 20 درصد طلاق در شهرهای بزرگ،مثل تهران،صورت میگیرد اما در مناطق دور و سنتیتر حدود دو تا چهار درصد است."