خلاصه ماشینی:
"جنگ خوی و ماکو در آن روزها سیاست محمد علی شاه این بود که با شوراندن عشایر،و راه انداختن قتل و غارت در روستاها و پیرامون شهرها به دست آنان،مردم را از مشروطیت روگردان سازد و به لزوم قدرت خود و دولت مرکزی معتقد نماید.
در روزهای اول جنبش وقتی دستور انتخاب انجمن به ماکو رسید،مردم ماکو به حمایت عزت الله خان خواهرزادۀ سردار،بر او شوریده و او را از ماکو بیرون کرده بودند که به قفقاز رفته بود3 اینک به تشویق دولت روسیه و به کمک کردها بازگشته از نو قدرت را به دست گرفته به ایجاد آشوب میپرداخت.
روسها در بازگرداندن سردار به ماکو،به ظاهر استبداد محمد علی شاهی را تقویت میکردند اما هدفی مهمتر و ژرفتر از آن نیز داشتند،و آن اینکه در اجرای سیاست دیرپای خود میخواستند با ایجاد آشوب و جنگ داخلی،بهانهای برای اشغال آذربایجان به دست آورند،همان کاری که اندکی بعد به بهانۀ رویدادها در تبریز کردند.
در آنجا پیغامی از سردار به امیر تومان رسید که من این کارها را به دستور دولت میکنم،و برای اثبات ادعای خود رونوشت تلگرافی را که میرزا علی اصغر خان اتابک صدر اعظم وقت از راه تلگرافخانۀ خوی برای او مخابره کرده بود،فرستاد.
امین الشرع در خاطرات خود این واقعه را چنین روایت کرده است: «قریب بیست روز قبل از وقوع قضیه،براون54 نام قنسول روس به حاجی نظم السلطنۀ افشار که در آن تاریخ حکومت خوی را داشت،در محل حضور حقیر از منشی خودشان محرمانه پیغام داده بود که: من در عالم دوستی خیلی محرمانه به شما اطلاع میدهم،آگاه باشید که یک گروه جدید از قشون چند روزه به خوی خواهند آمد."