چکیده:
سن توماس آکوئیناس از جمله متکلمانی است که توجه شایانی به مقوله نظامسازی سیاسی داشته است. از مهمترین مظاهر این توجه، مطالب ارزشمندی است که از وی در خصوص مباحث حقوقی برجای مانده است. موضوع «اقسام قانون و بررسی دایره قانونگذاری حاکمان» یکی از مهمترین آنها به شمار میآید. پرسش اساسی این است که قانون چیست و اقسام آن کدام است؟ همچنین جایگاه هر قانون و رابطه آن با دیگر قوانین به چه صورت است؟ وی ابتدا قانون را به چهار قسمت (قانون ازلی، قانون طبیعی، قانون بشری، و قانون یزدانی) تقسیم کرده و ضمن آن، به واکاوی رابطه برخی از این قوانین با یکدیگر و نیز دایره صلاحیت قانونگذار بشری در امر تقنین و نیز تأثیر قانون در محدودسازی حوزه قدرت سیاسی میپردازد. بررسی موشکافانه این موضوع در هندسه فکر سیاسی آکوئیناس، به فهم دقیقتر الهیات سیاسی مسیحیت قرون وسطا و نیز تأثیرپذیری وی از فیلسوفان مسلمانی همچون فارابی و ابنسینا میانجامد.
خلاصه ماشینی:
"128 هرچند مجال بحث پیرامون برخی از تفکرات توماس به ویژه در عرصه قانون طبیعی و شیوه انتزاعش از قانون ازلی و نحوه اعتبار بخشیدن وی به عقل انسانی و نیز دادن تنها نقش نظارتی صرف به نهادهای دینی ـ که همه متأثر از نگاه کلامی مسیحی وی است ـ مفتوح است، اما میتوان به جرئت ادعا نمود که نقطه نگاه توماس به پدیدهها و مخلوقات و نوع بده بستان حاکم بر تحولات این جهانی از بسیاری از جهات به نظریات و عقاید اسلامی قرابت آشکاری دارد و شاید بتوان ادعا کرد: او این تفکر توحیدی را از شرح و تفسیرهای مسلمانان بر آثار افلاطون و ارسطو، اخذ کرده باشد؛ چه اینکه همگان واقفند که جهان مسیحیت و از جمله آکوئیناس قدیس، از طریق ترجمه آنها از زبان عربی و از دریچه تمدن اندلس به این آثار دست یافته است.
نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که در وهله اول به نظر میآید تعریف وی از قانون، تنها قانون بشری را شامل میشود، اما میتوان این تعریف را به قانون یزدانی هم تعمیم داد؛ چراکه خداوند از همه بیشتر به حال جامعه توجه دارد و نیز با برانگیختن رسولان، درصدد ترویج و تبلیغ قانون خود برآمده است.
آکوئیناس مهمترین وجه ضرورت وجود چنین قانونی را ناکافی بودن قانون طبیعی و بشری برای ایجاد یک زندگی الهی ـ که هدفش در درجه اول سعادت اخروی است ـ عنوان کرده و مینویسد: علاوه بر قوانین طبیعی و انسانی، یک قانون یزدانی هم لازم است تا انسان را به امر الهی در مسیری مصون از لغزش و خطا به سوی هدف مافوق طبیعیاش که نیل به رحمت جاودانه است، رهنمون آید."