چکیده:
اندیشهورزان در راستای زمینهسازی برای ظهور منجی عالم بشریت(، وظایف معتقدان به آن حضرت را به دو دسته تقسیم میکنند. دستهای از وظایف، متوجه دولتها و حکومتها، و دستهای دیگر مربوط به ملتها و جوامع است. در این مقاله که به بحث درباره وظیفه افراد جامعه در قبال حضرت مهدی( اختصاص دارد، ضمن طرح نظریهای با عنوان «نظریه تغییر»، از ظهور منجی به عنوان مهمترین و اساسیترین تغییر و تحول در جهان یاد شده است. سپس بیان میشود که تحقق تغییر در امتها به دست خداوند خواهد بود، اما لوازم و مقدمات آن به دست بشر و تحت اختیار اوست. آنگاه اثبات میکند لوازم و مقدماتی که در اختیار بشر بوده و زمینهساز تحقق تغییر ـ که همان ظهور منجی است ـ عبارت است از «ایمان یا اعتقاد به مهدی(» و دیگری، «عمل و رفتار مطابق و سازگار با این اعتقاد». همچنین اصلاح رفتار شخصی و پیروی از اصول ارزشهای اخلاقی و عدالتمحوری در رفتار را به عنوان نخستین اقدام عملی و رفتار زمینهساز فرد در راستای تحقق تغییر و ظهور منجی آخرالزمان معرفی میکند.
خلاصه ماشینی:
"اکنون این پرسش به ذهن میرسد که اگر رفتار متناسب با اعتقاد به مهدویت و انتظار ظهور به عنوان مقدمه دوم، زمینهساز ظهور است و موجب میشود تا اراده خداوند به ظهور آن حضرت تعلق بگیرد، آن رفتار چگونه رفتاری است؟ به تحقیق، هر مؤمن و هر کسی که به مهدی( معتقد است، میداند که رفتار مبتنی بر معارف دینی و شریعت اسلامی میتواند این نقش مقدمی را ایفا کند.
همچنین با عنایت به برخی دیگر از روایات، صبر در مقابل حاکمان ستمگر و پرهیز از هرگونه اقدام اعتراضآمیز نیز جزو وظایف مؤمنان قلمداد شده است و احادیث تمسک به دین را فقط به انجام تکالیف شرعی در حوزه فرایض و نوافل محدود کردهاند، با این حال، به نظر میرسد در احادیث تمسک به دین تنها برای جلوگیری از ایجاد حساسیت حاکمان جور و مخالفان، به مخالفت و مبارزه با ستمگران تصریح نشده است و به برخی سادهلوحان یا فرصتطلبان این اجازه را داده است تا از این روایات چنین برداشت کنند که تنها پرداختن به عباداتی همچون نماز و روزه و حج را دنبال کنند و منتظر بمانند تا زمان ظهور آخرین حجت خدا فرا رسد."