چکیده:
هدف: در این پژوهش، فراشناخت و اضطراب و افسردگی در مادران کودکان ناشنوا در مقایسه با مادران کودکان عادی بررسی شد.
روش: طرح این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی وجامعه آماری آن ۱۰۰ نفر از مادران دانش آموزان استثنایی و ۴۴ هزار نفر از مادران دانش آموزان عادی بود .نمونه شامل ۵۰ نفر ازمادران دانش آموزان ناشنوای مدارس استثنایی باغچهبان و پروانه و همچنین ۵۰ نفر از مادران کودکان عادی شهرستان رشت بودند . نمونه اول با استفاده از نمونه گیری دردسترس از میان مادران دانش آموزان دو مقطع پیش دبستانی و دبستانی و نمونه دوم به طور تصادفی از میان مادران دانش آموزان همین دو مقطع از مدارس عادی نواحی آموزشی ۱ و ۲ شهرستان رشت انتخاب شدند. در این دو گروه ، فراشناخت به وسیله پرسشنامه باورهای فراشناختی تجدیدنظر شده ( ۳۰_MCQ )، اضطراب با مقیاس خودسنجی اضطراب اشپیلبرگر (TAI) و افسردگی با آزمون افسردگی بک تعیین شد.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان دادند که میزان اضطراب و افسردگی دو گروه مادران با کنترل سن آنها تفاوت معناداری دارد ؛ به این صورت که میزان افسردگی مادران دانش آموزان ناشنوا بسیار بیشتر از مادران دانش آموزان عادی است. در میزان فراشناخت، میانگین های دو گروه مادران نزدیک به هم بود. متغیر اضطراب ضرایب همبستگی معناداری با افسردگی و فراشناخت (P<۰/۰۱)داشت. .
نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج حاکی از آن بود که در هر دو گروه فراشناخت رابطه مثبت و معناداری با افسردگی دارد و به طور مجزا در گروه مادران دانش آموزان ناشنوا با اضطراب رابطه معناداری ندارد.
خلاصه ماشینی:
"شواهد تجربی(1)- Borkowskey (2)- Carr (3)- Persley (4)- Sternberg (5)- Papageorgiou (6)- Wells (7)- Flavell (8)- Self Regulatory executive function midel(S-REE) (9)- General Anxiety Disorder(GAD) (10)- Borkivec (11)- Robinson (12)- Pruzinsky (13)- DePree نشان میدهد که راهبردهای فراشناختی با آسیبپذیری دربرابر اختلال هیجانی و بهبود رابطۀ مثبت دارد(پاپاجورجیوو ولز،2001).
جامعۀ آماری،نمونه و روش نمونهگیری (1)- Beckman (2)- Dumas (3)- Wolf (4)- Fisman (5)- Culligan (6)- Baxter (7)- Cumins (8)- Yiolitis (9)- Crnic (10)- Friedrich (11)- Greengerg (12)- Duvdevany (13)- Abboud (14)- Esdaile (15)- Greenwood (16)- Baker (17)- Blacher (18)- Edelbrock (19)- Blacher (20)- Shapiro (21)- Lopez (22)- Diaz (23)- Fusco &%05009HSOG050G% برای اجرای این پژوهش،از میان جامعۀ آماری 100نفری مادران کودکانی که دورۀ دبستان و پیش دبستان رادر مدارس استثنایی باغچهبان و پروانه در شهرستان رشتمیگذراندند،به صورت تصادفی،نمونهای شامل 50 نفر ازمادرانی که کودک ناشنوا و نیمه شنوا داشتند انتخاب شدند.
در مقیاس اضطراب نمونۀ مادرانکودکان ناشنوا در مقایسه با گروه دیگر مادران ضریب(1)- Spielberger (2)- Gorsuch (3)- Cartwright-Hatton جدول 1-مشخصههای توصیفی و ضرایب آلفای کرونباخ مقیاسهای پژوهش (به تصویر صفحه مراجعه شود) بالاتری را نشان میدهند.
برای پاسخ به این سئوال که آیا میزان اضطراب و افسردگیدو گروه مادران کودکان عادی و کودکان ناشنوا تفاوت دارد یاخیر،آزمون تحلیل کوواریانس با کنترل متغیر سن به کار رفت.
جدول 5-ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش به تفکیک گروهها و کل آزمودنیها (به تصویر صفحه مراجعه شود) حث یافتۀ اول این پژوهش آن بود که میزان اضطراب و افسردگیمادران کودکان ناشنوا بیشتر از مادران کودکان شنواست،به خصوص در مورد افسردگی که با توان 0/99،مادرانکودکان ناشنوا افسردگی بسیار بیشتری نشان میدهند."